قیامت / راهنمای سفر آخرت / زمان و مکان قیامت!فریاد عذاب… / قیامت چه موقع بر پا می شود؟
راهنمای سفر آخرت
قیامت
(مرحله نهم) قیامت :
زمان و مکان قیامت !فریاد عذاب
قیامت چه موقع بر پا میشود؟
یا جای قیامت کجاست؟
آیا در زمین است؟
در یکی از کرات آسمانی است؟
آنجائی که خداوند عزّ وجلّ، بهشت و جهنّم را برای مؤمنین و کافرین قرار داده کجاست؟
محلّش کجاست؟ زمانش کی خواهد بود؟
برای پاسخ مقدّمهای را ذکر می نمائیم،
و پس از بیان این مقدّمه معلوم میشود که زمان قیامت کی می باشد و مکان بهشت و جهنّم کجاست.
کما اینکه از پیغمبر أکرم (ص) سؤال میکردند:
قیام ساعت چه موقع است؟ قیامت کی بر پا میشود؟
این وعده که شما میدهید کی میرسد؟
و در اذهان مردم و عامّة طبقات همینطور این سؤال از آن زمان هست.
و آن مقدّمه این است:
این عالمی که ما در آن زیست میکنیم، عالم مادّه و طبیعت است.
یعنی موجودات این عالم دارای مادّه هستند و دارای طبایع مختلف.
و لازمة عالم مادّه، زمان و مکان است. یعنی هیچ مادّهای که خارج از زمان و مکان باشد وجود ندارد،
و زمان و مکان از عوارض لاینفک این جوهر مادّی است.
و لذا اسم این عالم را جهان طبع و مادّه گذاردهاند.
یک عالم دیگر داریم که در آن مادّه نیست،
وآن عالم مثال و برزخ است که در آنجا حقیقت و ملکوت موجودات بسیار قویتر و عجیبتر و شریفتر و عالِمتر و قادرتر است؛
و آن جهان بطور کلّی از این جهان بسیار قویتر است از تمام جهات.
ولی آن عالم بر این عالم احاطه دارد؛
دنبال این عالم نیست که این عالم طبع و مادّه سپری شود؛
و چون سپری گردد، آن زمانی که بدنبال این زمان است عالم برزخ و مثال باشد.
از عالم مثال و برزخ بالاتر، عالم نفس است که در آنجا موجودات خیلی عجیبتر و قویترند.
علم شان، ادراک شان، قدرت شان بیشتر از عالم برزخ است.
و آن عالم نیز دنبال عالم برزخ نیست که بگوئیم در زمانی که عالم برزخ سپری شود در آن زمان عالم قیامت طلوع میکند؛
چون اصولاً عالم قیامت زمانی نیست، مافوق زمان است.
بنابراین عالم قیامت که ظهور تجلّیات نفس است احاطة بر عالم برزخ دارد.
عالم برزخ احاطه بر این عالم دارد؛ و عالم قیامت احاطه بر عالم برزخ. بنابراین الآن، عالم برزخ و قیامت موجود است.
باز کردن این موضوع در الفاظ فلسفی ممکن است برای شما عزیزان سنگین و از حوصله شما خارج باشد.
پس ادامه بحث را در مثالی پی می گیریم امید است که مفید واقع شود…
قیامت
و اما قیامت:
فرض کنید آن کسانی که وارد برزخ شدهاند،
پشت آنها باز هم باغی است به نام قیامت، به نام تجلّیات نفس؛
ولی باز هم بین آن باغ و بین این باغ برزخی، دیواری فاصله است.
اگر آن کسانی که در عالم مثال وارد شدهاند بتوانند با تزکیة نفس و مجاهدة با نفس امّاره (قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکاهَا) خود را از لَوث عالم ماده پاک کنند و سرّ خود را تطهیر نمایند،
و غیر خدا را در عالم وجود خود داخل نکنند و تمام کارها و افکار و حرکات و سکنات آنها طبق امر خدا باشد،
آن حجاب قیامتی هم از جلوی چشم آنها برداشته میشود، و با اینکه در دنیا هستند و روی زمین طبع و عالم زمان زیست میکنند،
از برزخ وارد عالم نفس و قیامت شده و آن بهشتهائی که در عالم قیامت وعده داده شده است همه در نزد آنان حاضر و مشهود است.
افرادی که این کار را نمیکنند، رفتهاند در برزخ؛ امّا نمیتوانند بروند در قیامت؛
آنان باز هم باید آن دیواری که در جلوی آنان قرار دارد و بین آنان و قیامت فاصله شده است را طی کنند تا برسند به زمانی که در نفخ صور در عالم قیامت حاضر شوند.
“بنابراین، قیامت در عرض برزخ نیست؛ در طول آن است.
” ولیکن انکشاف عالم قیامت و معرفت بر خصوصیات و احوال و خواصّ و آثار آن عالم متوقّف بر از بین رفتن صور مادی و جذب در عالم برزخ است.
برزخ و قیامت انسان در خود اوست و میتواند در دنیا به آن برسد.
بنابراین افرادی که در دنیا هستند، میتوانند هم به برزخ برسند و هم به قیامت،
و مشاهده کنند که عالم برزخ بر این عالم طبیعت احاطه دارد، و عالم قیامت بر عالم برزخ و دنیا هر دو احاطه دارد.
پس از بیان این مطلب که به عنوان مقدّمه یادآور شدیم، معلوم میشود که اگر از ما سؤال کنند که زمان قیامت چه موقع است؟
جواب آن چیست؟
اگر انسان در اثر تعلیمات الهیه و متابعت از دستورات خدا، تزکیة نفس کرد و به مقام طهارت رسید و سرّش را پاک کرد،
به طوریکه بتواند موجودات عالم ملکوت را در اینجا ببیند؛
او از همین جا ودر این دنیا سیرش را به سمت غایت(کمال) آغاز کرده.
جواب آن این است که قیامت حاضر است، حاضر!
از یک چشم بههم زدن به انسان نزدیکتر است.
و رضوان خدا از یک چشم به هم زدن به انسان نزدیکتر است.
چون برزخ انسان در خود انسان است، و چون قیامت انسان در خود انسان است.
نفس انسان احاطه بر عالم مثال و صورت انسان دارد
و مثال و صورت احاطه بر بدن دارد،
و بنابراین از همه چیز به انسان حتّی از یک چشم بر هم نهادن هم نزدیکتر، همان برزخ و قیامت انسان است.
غایة الامر برای رسیدن و ادراک کردن این معنی، این دیوار باید طی شود، آن دیوار برزخی باید طی شود، باید در صور دمیده شود.
اینها برای طول مسافت است نه بُعد راه.
کسی که نمیتواند الان این دیوار را بشکافد و فوراً به مقصود برسد، طول این دیوار را باید طی کند.
حالا این دیوار در چه مدّت طی میشود؛ پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال، صد سال؛ باید زندگی کند تا بفهمد برزخ چیست.
بعد می رود در برزخ؛ فوراً که نمیتواند برود در قیامت، چون اسیر عالم مثال و صورت است.
باید برود دنبال آن دیواری که بین برزخ و قیامت است، آنقدر راه برود تا برسد به آخر آن دیوار.
درحالیکه اگر بتواند فوراً دیوار را بشکافد و به رضوان خدا و آن نعمتهائی که خداوند عزّوجلّ در قیامت وعده داده است برسد،
دیوار را میشکافد و خود را در قیامت میبیند.
میپرسند: قیامت کجاست؟
و چه موقع است؟
بین برزخ و قیامت، حجاب صورت فاصله است
از یک چشم بر هم نهادن نزدیکتر.
«وَ لِلَّهِ غَیبُ السَّمَـوَاتِ وَ الاْرْضِ وَ مَآ أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَهَ عَلَی” کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.»
غیب آسمانها و زمین اختصاص به خدا دارد.
و امر قیام ساعت قیامت نیست مگر یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر. خداوند بر هر چیزی تواناست.
خدا همه جا هست، و ملکوت و غیب آسمان ها و زمین نیز همه جا هست؛
پس غیب آنها در دست خدا و با خدا و برای خداست. چقدر طول میکشد انسان به قیامت برسد؟
از یک چشم به هم زدن سریعتر و نزدیکتر؛ چون هستی و واقعیت نفس انسان، به انسان از یک چشم بر هم زدن نزدیکتر است.
إِنَّ اللَهَ عَلَی” کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ؛ میتواند شما را به یک چشم بر هم نهادن یا سریعتر از آن به قیامت برساند.
پس قیامت چه موقع برپاست؟
نمیشود گفت: اکنون. برزخ چه موقع برپاست؟
نمیشود گفت: اکنون. ولی میشود گفت:
قیامت و برزخ هر دو بر پا هستند و هر دو موجودند.
چه موقع انسان به برزخ میرسد و آثار آن عالم را ادراک میکند؟
وقتی که از عالم طبیعت قدم بیرون گذارد، و سلسله اسباب و مسبّبات را محکوم در دست خدا ببیند.
چه موقع از عالم برزخ بیرون میآید و عالم قیامت را ادراک میکند؟
وقتی که عالم صورت را مضمحلّ کند و از آن بگذرد، آن وقت وارد عالم قیامت می شود.
هر چه زودتر، زودتر؛ و افرادی که نمیتوانند، دیرتر.بنابراین افرادی که در دنیا هستند،
میتوانند هم به برزخ برسند و هم به قیامت، و مشاهده کنند که عالم برزخ بر این عالم طبیعت احاطه دارد،
و عالم قیامت بر عالم برزخ و دنیا هر دو احاطه دارد.
مؤمنین زودتر از کفّار، و کفّار دیرتر. و برای بعضی در عبور از عَقَبات، برزخ شان خیلی طول میکشد،
و برای رسیدن به قیامت مشکلات بسیاری در پیش دارند، ولیکن برای بعضی آسان است.
برای ائمّة طاهرین علیهم السّلام و اولیای خدا بسیار آسان است.
آنها در دنیا برزخ و قیامت را پیمودهاند، حساب و کتاب و صراط و میزان و عدل و بهشت و جهنّم، همه را دیده و عبور کردهاند؛
و به مقام فناء در ذات حضرت احدیت رسیده و سپس به این عالم رجوع کرده و برای ما خبر آوردهاند.
از رسول خدا (ص) میپرسند: مَتَی” هَـذَا الْوَعْدُ؟
«وعدة قیامت را که خدا داده است کی میرسد؟ «وَ یقُولُونَ مَتَی” هُوَ قُلْ عَسَی”´ أَن یکونَ قَرِیبًا.» ؛
و میگویند: چه زمانی است آن؟ ای پیامبر! بگو: امید است که نزدیک باشد.
قیامت
آنهائی که از پیغمبر سؤال میکردند چه میفهمیدند این معانی چیست؟
آن شخصی که مشرک بوده و تازه ایمان آورده، یا آن مشرکی که هنوز ایمان نیاورده، و از رسول الله (ص) سؤال می کند:
قیامتی را که وعده میدهی، چه موقع بر پا میشود؟
رسول اکرم در جواب او چه بگوید؟ چگونه متوجّهش سازد که هم اکنون تو در آتش می سوزی!
سراپایت را آتش فرا گرفته است امّا ادراک نمیکنی!الآن قیامت تو با تست، ولی نمیفهمی!
باید این دنیا را سپری کنی! بروی در برزخ! از آن عذابهای سخت برزخی، آنقدر بچشی تا برسی به قیامت!
در صور دمیده شود، تو را در محشر حاضر کنند، اوّلین و آخرین حاضر شوند در روزی که پنجاه هزار سال بطول میانجامد،
این مراحل همه باید طی شود تا بفهمی که قیامت چگونه است!
غیر از این پیغمبر نمیتواند بگوید. و چقدر عالی و صحیح و حساب شده و طبق واقع جواب داده است،
و چقدر نیکو فرموده: قُلْ عَسَی أَن یکونَ قَرِیبًا. بگو: شاید نزدیک باشد، امید است نزدیک باشد.
دیگر از این جمله بهتر و عالیتر چه گفتاری است؟
«وَ یقُولُونَ مَتَی” هَـذَا الْوَعْدُ إِن کنتُمْ صَـادِقِینَ * قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَهِ وَ إِنَّمَآ أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ * فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیـَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کفَرُوا وَ قِیلَ هَذَا الَّذِی کنتُم بِهِ تَدَّعُونَ.»؛
و میگویند: این وعدهای که شما میدهید،
میگوئید: بهشتی و جهنّمی هست،
جهنّم محلّ کافران و بهشت محلّ مؤمنان است،
اگر راست میگوئید، وقتش را معین کنید و بگوئید چه موقع برپا می شود.
ای پیامبر!
به آنها بگو: این است و غیر از این نیست که علمش در نزد خداست.
من آمدهام شما را از عواقب وخیم کفر و شرک و نفاق و کردار زشت بترسانم.
و من به وضوح و روشنی شما را از این خطر بر حذر میدارم. شما بروید خودتان را اصلاح کنید!
شما چکار به وقتش دارید؟ اطّلاع وقت آن دردی از شما دوا نمیکند، خود را درست کنید که گرفتار نشوید؛ این مهمّ است!
وقتی ببینند که قیامت نزدیک شده است، چهره و سیمای کسانیکه کافر بودند سیاه و تباه و خراب و بد میگردد.
آن وقت به آنها خطاب میشود که اینست همان قیامتی که شما بطلان و عدم آن را میپنداشتید،
و بر عقیدة خود که نبودِ آن بود صحّه مینهادید!
شما قیامت را مسخره میکردید که چه موقع میآید؟ چگونهزمین از بین میرود؟
کرات سَماوی فرو میریزد؟ دیدید که از یک چشم به هم زدن به شما نزدیکتر بود! ادراک نمودید که قرب آن از چه قرار بود!
منبع : معاد شناسی جلد 5. مؤلف : علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی
برپائی قیامت
قطعیت قیامت کبری از نظر قرآن :
از قرآن كريم استفاده مىشود كه برپايى جهان آخرت، تنها به زنده شدن مجدّد انسانها نيست
بلكه اساساً نظام اين جهان، دگرگون مىشود و جهان ديگرى باويژگي هاى ديگرى برپا مىگردد.
به نظر می رسد ما اول باید از این جا شروع کنیم که یک مطلب از نظر قرآن قطعی و مسلّم است
و قرآن روی آن خیلی اصرار دارد و آن این است که قیامت کبرایی در آینده مجهولی هست و قرآن اصرار دارد که آینده قیامت را جز خدا کسی نمی داند.
«عِلمُها عِندَ رَبّی» …
قرآن مثال ذکر می کند سوره اعراف آیه 187 و سوره ابراهیم آیه 48 و سوره زمر آیه 97 در قیامت کبری همه چیز تغییر می کند.
« یَومَ تُبَدَّلُ الاَرضُ غَیرَالاَرضِ والسَّمواتُ » والسَّمواتُ مَطوِیّاتٌ بِیَمینِه
(معاد جلسات بحث مطهری ص 38)
و در مورد قیامت کبری اینکه ما انسان ها قیامت را ساده گرفته ایم
ولیکن خداوند در سوره نبأ آیه 2و1 از قیامت به نام ( خبر بزرگ ) یاد می کند بله قیامت خیلی عظیم است روزی است
که همه خلایق جمع می شوند و انسان از اینکه از کوچک و بزرگ اعمال خود باخبر می شود
متحیر و سرگردان می شود و سیمای هر شخصی مشخص می کند که او اهل عذاب یا اهل رحمت و مغفرت است .
روز قیامت روزی است که اسرار انسان آشکار می گردد و همه چیز روشن می گردد.
روزى جبرئيل به رسول خدا (ص) عرض كرد: مىخواهيد كيفيت قيامت را ببينيد؟
فرمود بلى. حضرت را به قبرستان بقيع آورد. پا را به قبرى زد و گفت:
برخيز به اذن پروردگار شخصى نورانى، خوش و خرم سر از قبر به در آورد و گفت:
الحمدلله الذى صدقنا وعده. بعد پا به قبر ديگرى زد و گفت: قم باذن الله.
شخص بد هيكلى با منظره موحشى بيرون جست و گفت: واحسرتا!
جبرئيل عرض كرد: اين طور، مؤمنين و كفار سر از قبر بيرون مى آورند. (146)
در روايات دارد كه:مؤمنين در برزخ از پروردگار عالم مىخواهند كه قيامت زودتر بر پا شود؛
چون نمونه لذت را چشيده و پى اصلش مىگردند از آن طرف كفار و فساق مىگويند: خدايا! ما را همين جا نگهدار؛
چون نمونه كمى از عذاب را ديدهاند.روز قيامت روزى است كه بعضى كسانى كه در دنيا پست بودند ولى داراى تقوا بودند،
آنها بزرگ و آقايند، برعكس برخى كه در دنيا محترم و بزرگ بودند ولى تقوا نداشتند، آنها را خوار مىكند خافضة؛ يعنى پست كننده و رافعة؛ يعنى بلند كننده.
شيخ صدوق (ره ) از اهل بيت (ع) روايت كرده كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود:
روز قيامت قدمى برداشته نمى شود تا از او چهار چيز سئوال كنند:
الف – از عمر او كه در چه چيزى صرف كرده ،
ب – و جوانى خود را كه در چه چيزى سپرى ساخته ،
ج – و از مالش كه از كجا پيدا كرده و در چه مواردى خرج نموده ج – و از محبت ما اهل بیت (ع) .
بحارالانوار ج 7 ، ص 258
طولانی بودن روز قیامت :
در آیه چهارم سوره معارج آمده:
” تعرج الملائکة والروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنة؛
فرشتگان و روح، در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا می روند”.
در اینجا از قیامت تعبیر شده است به روزی که اندازه آن روز پنجاه هزار سال است.
اولا یک سؤال در اینجاست که معنی پنجاه هزار سال آن وقت چیست
در صورتی که وقتی ما می گوییم سال، یک حسابی است که با گردش سالیانه خودمان می گوییم یعنی آنگاه که زمین ما یک دور به دور خورشید می چرخد ما می گوییم یک سال.
اگر هزار بار چرخید می گوییم هزار سال. اگر پنجاه هزار سال بچرخید می گوییم پنجاه هزار سال.
در آنجا که به تعبیر خود قرآن دیگر نه ماهی است و نه خورشیدی و نه زمینی و این حسابها همه از بین می رود پس پنجاه هزار سال است یعنی چه؟
این را مفسرین طرح کرده اند، گفته اند مقصود این است که امتدادش امتدادی است که اگر با این مقیاسی که در دست شماست اندازه گیری کنند آن قدر درمی آید.
سؤال دیگر اینکه آیا این روز که پنجاه هزار سال است برای همه مردم، یک زمان مطلق است و یک جور است
یعنی همه مردم روز قیامت را پنجاه هزار سال طی می کنند؟
این را از پیامبر (ص)سؤال کردند: یا رسول الله! عجب روز طولانی است!
فرمود: به خدای عالم قسم که آن روز بر مؤمن آن قدر می گذرد که یک نماز را می خواند.
اینجا هم آیه اساسا راجع به کافرین است.
مسئله زمان از یک نظر دیگر هم خیلی قابل توجه است
و آن این است که گذشت زمان برای انسان با حالتی که انسان در آن حالت قرار دارد یک نسبت مستقیم دارد یعنی انسان به هر اندازه که خوش باشد احساسش نسبت به زمان منفی می شود.
یک کسی که غرق در یک لذتی هست نمی فهمد چگونه این شب صبح شد، گفت:
” ببند یک نفس ای آسمان دریچه صبح
بر آفتاب که امشب خوش است با قمرم “
برعکس، اگر انسان در یک حال بسیار سختی باشد اجزاء زمان بر انسان بسیار کند می گذرد.
مثل اینکه کسی را ببرند در خزینه داغ آب حمام که لااقل هشتاد درجه داغ باشد،
بگویند ده دقیقه باید اینجا بمانی، آن وقت است که ساعت را حساب می کند و یک ثانیه،
از یک ساعت حال عادی قطعا بیشتر بر او می گذرد و به هر نسبت که حال انسان سخت تر باشد زمان بر انسان کندتر می گذرد.
این است که زمان را نمی شود به صورت یک امر مطلق در نظر گرفت و گفت اگر روز قیامت پنجاه هزار سال است چقدر طولانی است!
فرمود: برای مؤمن مانند یک نماز است.
چگونه یک نماز آنهم برای مؤمن (نه برای غیر مؤمن که پنج دقیقه نماز برایش مثل یک ساعت طول می کشد) کوتاه است!
چگونه نماز برای یک مؤمن، وقتی نیست و چقدر کم است! تمام دوره قیامت برای او این گونه است.
«فاصبر صبرا جمیلا» خطاب به پیغمبر اکرم است که در مقابل این مسخره ها و این تحقیر واهانت ها و… صبر پیشه کن، صبر زیبا (معارج/5).
چه کسانی از فزع اکبر (قيامت) در امانند
چند دسته هستند كه از پيغمبر خدا (ص) وعده رسيده كه ازاين ترس بزرگ در امان هستند
1 – كسى كه مويى را در اسلام سپيد كرده باشد، او را بزرگ داشتن، موجب امن از فزع قيامت مىشود؛ اگر آن پير، پدر يا مادر شد كه چه بهتر.
2 – ديگر فريادرسى گرفتاران است كه خدا وعده داده كه در قيامت او را فريادرسى كند همان طورى كه در دنيا از گرفتارى، فريادرسى كرد.
مثلاً افتاده ائى را بلند كرد يا مهموم و مغمومى را چاره جويى كرد و غيره.
مسجدى هم كه انسان به او علاقه و مراوده داشته روز قيامت به شكل كجاوهاى بر سر قبرش مى آورند
و سوارش مى شود و او را در بهشت فرود مى آورد در روايت دارد كه مؤمن مىپرسد صراط چه شد؟
گويند: از زير پايت رد شد. مىپرسد؟ اين مركب چه بود؟
مىگويند: صورت همان مسجدى است كه در دنيا به آن علاقه داشتى. بلى خانه خدا است. بايد قدردانى كنيد. از احترام آن فروگذارى ننماييد.
3 – آنهايى كه در مكه يا مدينه بميرند يا در آنجا دفن كرده شوند و همچنين كسى كه در راه مكه رفتن يا برگشتن، از دنيا برود.
4- كسى است كه دشمن گيرد نفس خود را نه مردم را.
ظاهر جمله حديث است كه شخص در معاشرت با مردم هرگاه خلاف توقعش و انتظارش را از كسى ببيند، يا چيزى كه به نظرش زشت و عيب است مشاهده كند،
در عوض دشمنى با آن شخص،
با نفس خودش دشمنى كند و با خودش عتاب كند كه چرا چنين توقعى و انتظارى داشته باشى و چرا عيب هاى قطعى خودت را مشاهده نمىكنى و يك عيب جزئى ديگر را (كه قابل حمل به صحت است) مىبينى.
5- كسى كه هنگام غضب با اين كه مىتوانست غضب كند و كارهاى زشتى انجام دهد ليكن براى خدا خود را گرفت و خشم خود را فرو برد و حلم نمود.
6 – کسانی كه شهوت و گناهى برايشان پيش آيد و فقط از ترس خدا نه از از آن گناه خوددارى كنند.( نه ترس آبرو يا رفتن مال.)
7 – لطف ديگرى هم درباره بعضى از اموات شده كه اگر مؤمنى دست روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره قدر بخواندآن ميت از فزع قيامت، در امان است.
8 – ولايت على (ع) امنيت حقيقى است. امن مطلق كه هيچ ترسى در او راه ندارد براى صاحب آن، ولايت على بن ابى طالب (ع) است.
از رسول خدا (ص) مروى است كه فرمود:
يا على! تو و شيعيانت در امان هستيد. از پيغمبر اكرم (ص)روایت است که :
كسى كه با دوستى آل محمد بميرد، با توبه مرده. پاك از دنيا رفته. سر از قبر كه در آورد، با دل خنك وارد محشر مىشود.
نه هولى و نه ترسى از قيامت دارد و بهشت برايش زينت داده مىشود؛ چنانچه حجله گاه براى عروس است.
قیافه انسان ها در قیامت
عقیده صحیح در مورد معاد آن است که هم روحانی و هم جسمانی است .
در این میان نظرات دیگری نیز وجود دارد . هم چنین در کیفیت معاد جسمانی نیز اختلاف نظر وجود دارد.
علامه مجلسى مىگوید:
معاد جسمانى از امورى است که همه صاحبان ادیان در آن اتفاق نظر دارند و از ضروریات دین محسوب مىشود
و منکران آن از زمره مسلمین خارجند، آیات کریمه قرآن در این زمینه صراحت دارد و قابل تأویل نیست و اخبار در این زمینه متواتر است و قابل انکار نمىباشد.
بحارالانوار، ج 7، ص 47
اینان مىگویند: درست است که کانون پاداش و کیفر و لذّت و ألم، روح است،
ولى ما می دانیم که روح، بسیارى از لذّتها و آلام را از طریق چسم دریافت مى کند. بنابراین، باید معاد جسمانى باشد همان طور که ظاهر آیات و روایات بر همین امر دلالت دارد آیاتى از قبیل:
1- آیا انسان مىپندارد که استخوان هاى او را جمع نخواهیم کرد، آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.قیامت آیه 3 و 4
مراد از جسمانى بودن معاد چیست:
بعضىها جسمانى بودن معاد را به معناى این مىدانند که جسم انسان با همین خصوصیات مادى که براى این دنیا خلق شده و پیوسته در تحول است در آخرت هم با همین خصوصیات زنده خواهد شد.
بدن اخروى عین بدن دنیوى است. اما جسمانى بودن به این معنا که قابلیت براى بقا و جاودانگى ندارد بدون شک هیچ یک از معتقدان به معاد جسمانى ملتزم نمىشوند،
جسمى که در دنیا بود با همان وضعیت بر نمىگردد، بلکه منظور بازگشت آن به گونه دیگر خواهد بود به طورى که از جهت شباهت عین جسد اول باشد و از جهتى مثل آن است.
به طورى که هر کس این قالب را ببیند بگوید این، فلانى است، آن فلان شخص دیگر است.
به تعبیر دیگر مادى بودن در قیامت و آخرت مادیتى خواهد بود که با قوانین مربوط به آن جا سازگار باشد به نحوى که قابلیت جاودانگى داشته باشد و فضولات نداشته باشد و موجب خستگى و ملالت نباشد.
صدرالمتألهین می گوید: آن چه در اعتقاد به حشر بدنها از روز قیامت لازم است،
آن است که بدن هایى از قبرها برانگیخته مىشوند به طورى که اگر کسى تک تک آنها را ببیند،
بگوید: این فلان کس است یا بگوید این بدن فلان است و آن بدن به همان است. علامه تهرانى، معاد شناسى، ج 6، مجلس 37
آیات وارد در قران کریم هم دلالت بر این دارند که روح به بدنى مثل این بدن تعلق مىگیرد و محشور مىشود.
از جمله: «ما در میان شما مرگ را مقدّر کردیم تا آن که مثل هاى شما را تبدیل کنیم و شما را در آن چیزهایى که نمىدانید ایجاد نماییم».واقعه, آیه 61
آیه دیگر: ما ایشان را آفریدیم و بنیان وجودى و کیان آنها استوار نمودیم و زمانى که بخواهیم مثل هاى آنان را تبدیل مىنماییم».انسان , آیه 28
مراد از امثال در این آیات همان بدن است و به معناى احوال و اطوار است، یعنى ما بدنهاى آنان را به احوالات و اطوار مختلف در مى آوریم.
البته با اطوار عالیه محشور مىشود و نه با آن مادّیت و کثافت که در دنیا بود و محتاج به دفع فضولات بود و قابلیت بقا نداشت.
معادشناسی -علامه تهرانی
بنابراین انسان در بهشت و جهنم با جسم و روحش خواهد بود،
امّا جسمانیتى که با قوانین آن سازگار باشد و از نعمتهاى آن جا استفاده خواهد کرد و نیازهاى انسان در بهشت هم برآورده مىشود،
«یُطَافُ عَلَیْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَ أَكْوَابٍ و َفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»زخرف, آیه 71.2
در بهشت، شخصى بهشتى هر چه را اراده کند نزدش حاضر مىشود
اهل بهشت بدنهای شان (تمیز) خالی از مو، صورتهای شان به شکل جوان که هنوز (مو) نروئیده و زیبا چشم مانند کسی که سرمه به چشم کشیده،
مژه ها و حدقه چشم بسیار مشکی و سیاه است و سفیدی چشم بسیار سفید. نه جوانی آنها فنا می پذیرد و نه لباس شان می پوسد.
در روز قیامت انسان ها در چه سن و سالی محشور می شوند:
الف) وضع سنی مردم در روز محشر:
از قرآن و روایات می توان استفاده کرد که انسان ها در همان سنی که از دنیا رفته اند، محشور می شوند
[ این در صورتی است که به صورت انسان محشور شوند چون عدای در روز قیامت صورت انسانی ندارند]
از باب نمونه به سه آیه اشاره می شود .
۱ـ بار دیگر در صور دمیده می شود ناگهان آنها از قبرها شتابان به سوی پروردگارشان می روند
[یس/۵۱.] از این آیه استفاده می شود که با آخرین سنی که از دنیا رفته اند، محشور می شوند.
2ـ «و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می کند[حج/۷.]»
این آیه هم ظاهرش این است که با همان بدن و همان سنی که از دنیا رفته اند محشور می شوند.
۳ـ آیه ای دیگری هم داریم که بر این مطلب دلالت دارد «روز قیامت روزی است که کودکان را پیر می کند[مُزّمل/۱۷]».
معلوم می شود کودک هم بین آنها وجود دارد که طولانی بودن روز قیامت که پنجاه هزار سال است باعث پیری آنها می شود.[معارج/۴]
ب ) روایات:
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است:
روز قیامت موقع حساب، خداوند به جبرئیل دستور می دهد که بچه های مؤمنین را به بهشت وارد کند
(فرشته وحی آنها را به سوی بهشت راهنمایی می کند ولی آنان) دم در بهشت می ایستند و داخل نمی شوند،
از پدران و مادران خود سؤال می کنند، فرشتگان پاسخ می دهند که آنها مشغول حساب و اعمال خود می باشند و مانند شما نیستند،
آنگاه اطفال مؤمنان فریاد می کشند و گریه می کنند، خداوند از جبرئیل سؤال می کند، و جبرئیل عرض می کند:
خداوندا تو آگاهی، این صدای بچه های مؤمنان است که بدون پدران و مادرشان وارد بهشت نمی شوند، در نتیجه خداوند به جبرئیل فرمان می دهد که از میان مردم دست والدین آنها را بگیرد و با آنها داخل بهشت کند.
[مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، چاپ بیروت، ج ۷۹، ص ۱۲۳، ح ۱۵]
این حدیث به روشنی وصراحت تمام گو یای این است که کودک به همان سنی که از دنیا رفته، یعنی در سن کودکی محشور می شود.
در حدیث دیگر زراره می گوید :
امام باقر (ع) فرمود : خداوند در مورد اطفال و کودکان مشیّت و اراده ی ( خاص ) دارد ،
خداوند کودکان و کسانی را که در فترت و نبود پیامبر مرده اند و سالخوردگان و پیرمردانی که در حال زوال عقل پیامبر را درک کرده اند و ناشنوا و لالی غیر عاقل و دیوانه و ابلهی که عقل ندارند
همه را در روز قیامت جمع می کند و هر یکی از آنها بر خدا احتجاج می کند ،
خداوند فرشته ای را بسوی آنان می فرستد که آتشی را روشن کند ، سپس فرشته ی دیگری به آنان می گوید وارد آتش شوید ،
هر کس وارد آتش شود برای او سرد و سلام گردیده و او را به بهشت می برد و هرکسی تخلف و سرپیچی نماید داخل جهنّم می شود.
[کلینی ، محمد ، الکافی ، ۳/۲۴۹] .
از این روایت به خوبی استفاده می شود که هر کسی به وضع و حال دنیایی خود محشور می شود .
به علاوه این که عقل و خرد اقتضا می کند که انسان در سنی که از دنیا رفته است محشور شود.
زیرا بدنی که عصاره و فشرده همه بدنهای دوران عمر است در حقیقت همیشه با روح بوده و از هر جهت تناسب و سنخیت با آن دارد و روح تنها با آن می تواند (مأنوس) باشد و این مأنوسیت با آخرین لحظات عمر بدن بیشتر خواهد بود،
لذا جا دارد که انسان در همان سنی که از دنیا رفته است محشور شود.
[مکارم شیرازی، ناصر، معاد و جهان پس از مرگ، مطبوعات هدف، ص۳۳۸]
البته از آیات قرآن استفاده می شود که در بهشت درد سر و خستگی و پیری وجود ندارد. [فاطر/۳۴]
از روایات معصومان (ع) بر می آید که اهل بهشت همه جوان و زیبایند ودر آنجاپیری و فرسودگی راه ندارد.
رسول اکرم(ص) فرمودند:
«اهل الجنّة جُردٌ مُردٌ کحلٌ لاَیَفْنی شبابهم ولا تُبلی ثیابهم – کنزالعمال، ح 39301 و از آیاتی که در مقدمه ذکر شد می توان حدس زد که بهشتی ها در بهترین سنی که قابل تصور است زندگی می کنند،
امام جواد (ع)فرمود انسانها در بهشت (اعم از زن و مرد) جوان هستند :
«لان اهل الجنه یکونون شباناً[احتجاج علی طبرسی، انتشارات اسوه، ج۲، ص ۴۷۸]
اهل بهشت همه (مرد و زن) جوان محشور می شوند (و در بین آنها پیر مرد و پیر زن وجود ندارد).
در روایات دیگری مساله مشخص تر بیان شده، پیامبر (ص) فرمود:
که مردان بهشتی در سن ۳۳ سالگی و حوریه و زنان بهشتی در سن ۱۶ سالگی می باشند. [دستغیب، معاد، ص۱۴۱]
این روایت ظاهرش عمومیت دارد، شامل همه ساکنین در بهشت می شود.
ولی پیرامون سن اهل جهنم در آیات قرآن تصریحی نشده است و در متون روایی هم مطلب خاصی در این باره یافت نشد:
علائم و نشانه های رستاخیز :
قیامت چون حادثه هولناک و عظیمی است،
نمی تواند بدون وجود نشانه ها و مقدماتی آشکار شود.نشانه های آن نیز از جهتی دهشتناک و هول انگیز است.
عقل از فهم و تلقی قیامت و حوادثی که همراه آن است، درک درستی ندارد (اگر چه میتواند اصل معاد را ثابت کند)
پس باید مراجعه کرد و در این زمینه نقلی محکم و قویتر از قرآن و احادیث وجود ندارد.
قرآن در بیان علامت های قیامت در آغاز به منزلگاه هایی اشاره کرده است که با پیدایش آنها قیامت آغاز می شود.
آیات متعددی که در زمینه مقدمات و علائم رستاخیز نازل شده
همگی نشان می دهد که قیامت بطور ساده و آرام برپا نمی شود بلکه رستاخیز انسان ها مقارن با رستاخیزی در مجموعه جهان آفرینش است و آمیخته با یک دگرگونی عظیم و ناگهانی در سراسر نظام کائنات!
انقلابی عظیم و فوق العاده سریع که امواج آن سراسر عالم هستی را می پوشاند .
هنگام برپایی قیامت وقوع سه علامت حتمی است:
1 – حوادثی که قبل از پایان جهان محقق میشود.
2- حوادثی که در آستانه پایان جهان پدیدار میشود.
3 – حوادثی که در آغاز رستاخیر و بازگشت به حیات مجدد ایجاد میشود.
یکی از حوادث قبل از قیامت، بعثت آخرین پیامبر است.
پیامبر گرامی اسلام فرمود:”بعثت من و قیامت مانند این دو است” و اشاره به دو انگشت مبارکش کرد و انگشت “سبابه” را با انگشت “وسط” در کنار یکدیگر قرار داد. مقصود حضرت از بعثت خود و قیامت، بیان پیام قرآن، ج 6، ص 23.
عصر اسلام و ختم نبوت، آخرین دوره زندگی و حیات بشر روی کره خاکی است و نشانهای از قیامت و نزدیک بودن آن است:
“آیا آنها جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان برپا شود، (آن گاه ایمان آورند) در حالی که هم اکنون نشانه های آن آمده است.”سوره محمد (47) آیه 18.
و از دیگر نشانه های پایان یافتن این عصر دودی است که در آسمان ظاهر میشود. قرآن میفرماید:
منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری پدید آورد.سوره دخان (44) آیه 10.
یکی از اصحاب پیامبر از معنای دخان (دود) سؤال کرد، حضرت فرمود:
دودی است که بین مشرق و مغرب را پر میکند و چهل شبانه روز باقی میماند اما مؤمن حالتی شبیه به زکام به او دست میدهد
و کافر همچون مستان خواهد بود و دود از بینی و گوشها و پشت او بیرون میآید.پیامبر قرآن، ج 6،ص27.
حوادثی که جهان با آن پایان می یابد:
1 – کوهها بعد از مقدماتی متلاشی میشود.کوهها در ابتدا به لرزه در میآیند.
(سوره مزمل، آیه 14)
بعد از جا کنده میشوند.
(سوره حاقه، آیه 14)
سپس به حرکت درمی آیند.
(سوره طور، آیه 10)
و در هم کوبیده میشوند. (سوره حاقه آیه 14)
آن گاه به صورت تودهای از شنهای متراکم درمیآیند.
(مزمل، آیه 14)
بعد به صورت گرد و غبار پراکنده میشوند.
(سوره واقعه آیه 6 و 5).
2 – دریاها برافروخته و منفجر میشوند:”آن زمان که دریاها منفجر گردد”
(سوره انفطار آیه 3)
“در آن هنگام که دریاها برافروخته شود” (سوره تکویر، آیه 6)
3 – زلزله های عظیم و ویرانگر:زلزله های بی سابقه و عظیمی تمام کره خاکی را به لرزه درمی آورد،
همه چیز در هم ریخته و از بین میرود و تمام انسانها در لحظهای کوتاه مدفون میشوند:”ای مردم!از پروردگارتان بترسید
و پرهیزگاری پیشه کنید که زلزله رستاخیر مسئله مهمی است”.سوره حج آیات 1و2
4 – تاریک شدن خورشید و ماه و ستارگان:”در آن هنگام…
علائم و نشانه های رستاخیز :
قیامت چون حادثه هولناک و عظیمی است،
نمی تواند بدون وجود نشانه ها و مقدماتی آشکار شود.
نشانه های آن نیز از جهتی دهشتناک و هول انگیز است. عقل از فهم و تلقی قیامت و حوادثی که همراه آن است،
درک درستی ندارد (اگر چه میتواند اصل معاد را ثابت کند) پس باید مراجعه کرد و در این زمینه نقلی محکم و قویتر از قرآن و احادیث وجود ندارد.
قرآن در بیان علامت های قیامت در آغاز به منزلگاه هایی اشاره کرده است که با پیدایش آنها قیامت آغاز میشود.
آیات متعددی که در زمینه مقدمات و علائم رستاخیز نازل شده
همگی نشان می دهد که قیامت بطور ساده و آرام برپا نمی شود بلکه رستاخیز انسان ها مقارن با رستاخیزی در مجموعه جهان آفرینش است و آمیخته با یک دگرگونی عظیم و ناگهانی در سراسر نظام کائنات!
انقلابی عظیم و فوق العاده سریع که امواج آن سراسر عالم هستی را می پوشاند .
هنگام برپایی قیامت وقوع سه علامت حتمی است:
1 – حوادثی که قبل از پایان جهان محقق میشود.
2- حوادثی که در آستانه پایان جهان پدیدار میشود.
3 – حوادثی که در آغاز رستاخیر و بازگشت به حیات مجدد ایجاد میشود.
یکی از حوادث قبل از قیامت، بعثت آخرین پیامبر است.
پیامبر گرامی اسلام فرمود:”بعثت من و قیامت مانند این دو است” و اشاره به دو انگشت مبارکش کرد و انگشت “سبابه” را با انگشت “وسط” در کنار یکدیگر قرار داد. مقصود حضرت از بعثت خود و قیامت، بیان پیام قرآن، ج 6، ص 23.
عصر اسلام و ختم نبوت، آخرین دوره زندگی و حیات بشر روی کره خاکی است و نشانهای از قیامت و نزدیک بودن آن است:
“آیا آنها جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان برپا شود،
(آن گاه ایمان آورند) در حالی که هم اکنون نشانه های آن آمده است.”سوره محمد (47) آیه 18.
و از دیگر نشانه های پایان یافتن این عصر دودی است که در آسمان ظاهر میشود.
قرآن میفرماید:منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری پدید آورد.سوره دخان (44) آیه 10.
یکی از اصحاب پیامبر از معنای دخان (دود) سؤال کرد، حضرت فرمود:
دودی است که بین مشرق و مغرب را پر میکند و چهل شبانه روز باقی میماند اما مؤمن حالتی شبیه به زکام به او دست میدهد
و کافر همچون مستان خواهد بود و دود از بینی و گوشها و پشت او بیرون میآید.پیامبر قرآن، ج 6،ص27.
حوادثی که جهان با آن پایان مییابد:
1 – کوهها بعد از مقدماتی متلاشی میشود.کوهها در ابتدا به لرزه در می آیند.(سوره مزمل، آیه 14)
بعد از جا کنده می شوند.(سوره حاقه، آیه 14)
سپس به حرکت درمی آیند.
(سوره طور، آیه 10) و در هم کوبیده میشوند. (سوره حاقه آیه 14) آن گاه به صورت تودهای از شنهای متراکم درمیآیند.
(مزمل، آیه 14) بعد به صورت گرد و غبار پراکنده میشوند. (سوره واقعه آیه 6 و 5).
2 – دریاها برافروخته و منفجر میشوند:
“آن زمان که دریاها منفجر گردد” (سوره انفطار آیه 3) “در آن هنگام که دریاها برافروخته شود” (سوره تکویر، آیه 6)
3 – زلزله های عظیم و ویرانگر:زلزله های بی سابقه و عظیمی تمام کره خاکی را به لرزه درمی آورد،
همه چیز در هم ریخته و از بین میرود و تمام انسانها در لحظهای کوتاه مدفون میشوند:”ای مردم!از پروردگارتان بترسید
و پرهیزگاری پیشه کنید که زلزله رستاخیر مسئله مهمی است”.سوره حج آیات 1و2
4 – تاریک شدن خورشید و ماه و ستارگان:”در آن هنگام…
راهنمای سفر آخرت