قرآن /وهر کس بر خدا توکل کند،کفایت امرش را میکند،خداوند فرمان خود را به انجام میرساند/

کشکول خاطرات قسمت بیست و نهم

هر روز با قرآن

هر روز با قرآن

 

و مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً
ترجمه :وهر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را میکند،

خداوند فرمان خود را به انجام میرساند،

و خدا برای هرچیزی اندازهای قرار داده است. (سوره طلاق ایه 3)

قرآن /وهر کس بر خدا توکل کند،کفایت امرش را میکند،خداوند فرمان خود را به انجام میرساند/
قرآن /وهر کس بر خدا توکل کند،کفایت امرش را میکند،خداوند فرمان خود را به انجام میرساند/

 امام سید علی خامنه ای امروز:

🔸” در کشور هیچ بن‌بستی وجود ندارد… “

🔸جمهوری اسلامی هر وقت به آن #اقتداری برسد که هوچی‌گری آمریکا رویش تأثیری نگذارد، می‌تواند مذاکره کند.

 

 مشاور سابق روحانی(حسین دهباشی) مشاور و سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی در انتخابات 92

در پاسخ این سؤال که «از اکثر اصلاح‌طلبان چه ديده‌ايد که فکر مي‌کنيد براندازند؟»

اظهار داشت: من شخصي نيستم که در هسته مرکزي همه جناح هاي سياسي باشم،

ولي وقتي به يادداشت هاي آن نگاه مي‌کنم که منتقد ولايت فقيه، منتقد شوراي نگهبان و به قرائت امروز مخالف حتي ظواهري مثل حجاب اجباري‌اند،

خب نتيجه مي‌گيرم قائل به نظام جمهوري اسلامي نيستند!

حسین دهباشی در گفت‌وگو با شرق


 نخست‌وزیر عراق: ما در مسئله ایران تنها متعهد به عدم استفاده از دلار در مبادلات مالی هستیم واز همه تحریم‌های آمریکا پیروی نمی‌کنیم.

 اصلاح گفتار در مقابله با اعتراضات ملی

خوشبختانه العبادی در مقابل اعتراضات شخصیتهای ملی عراق به سخنان قبلی وی، نظرش را اصلاح کرد.

این بیان جدید ایشان دقیقا همان چیزی است که ما میخواهیم و آمریکا نمیخواهد.

اساسا ما بدنبال حذف دلار از مبادلات منطقه ای هستیم.

پول ملی در تبادلات تجاری

«رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهوری ترکیه در تازه‌ترین اظهارات خود بعد از کاهش ارزش پول ملی این کشور در برابر دلار آمریکا گفت که آنکارا برای استفاده از ارزهای ملی در تبادلات خود با شرکای تجاری از جمله ایران، روسیه و چین آماده می‌شود…

مسئولین از این فرصتها استفاده کنند.

 

طنز در جبهه

داشتم تو جبهه مصاحبه می گرفتم کنارم ایستاده بود که یه هو خمپاره امد و بوممم ….

نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده و افتاده زمین.

دوربین را برداشتم رفتم سراغش.بهش گفتم : تو این لحظات آخر زندگی اگر حرفی صحبتی داری بگو …

در حالی که داشت اشهد و شهادتینش رو زیر لب زمزمه می کرد گفت: من از امت شهید پرور ایران یک خواهش دارم.

اونم اینه که وقتی کمپوت می فرستید جبهه خواهشا پوستشو نکنید!

به اوگفتم :بابا این چه جمله ایه!قراره از تلویزیون پخش بشود ها… یک جمله بهتر بگو برادر …

با همون لهجه شیرین اصفهانیش گفت : اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه به من رب گوجه افتاده!

 کتاب گلخندهای آسمانی

ناصر  کاوه

علامه طباطبایی (ره) :
سرمایه و دارائی من این است که مانند ترک‌های پشت کوه ، صاف و بی‌غلّ و غشّ به حضرت ابوالفضل العباس ارادت و ایمان دارم.
📚خورشید اهل دل ، ص ۱۳۳

 قیمت طلا در یک سال گذشته 156 درصد رشد کرد:

قیمت طلا ۱۸ عیار در فاصله بیست مرداد 96 تا 20 مرداد 97 با رشد ۱۵۶.۵۰ درصدی، افزایش ۱۸۷.۴۲۱ تومانی داشته و از ۱۱۸.۰۱۹ تومان به ۳۰۵.۴۴۰ تومان رسیده است.

◾️جنگ ما با دشمن از بهمن۵۷ شروع شد، خدعه دشمن در دهه ۶۰ جنگ نظامی، دهه ۷۰ جنگ فرهنگی، دهه ۸۰جنگ امنیتی و دهه ۹۰جنگ اقتصادی است.

چه خوب گفت دیروز رهبری که دشمن در هر سه جنگ، از انقلاب اسلامی شکست خورد

و در جنگ آتی اقتصادی هم با همت مردانه، سیلی می‌خورد ان‌شالله…

 

 

ماجرای خواستگاری شهید اسماعیل اسدی:

خودش باخنده برای ما تعریف می کرد و میگفت:

من برای تاکس ثبت نام کرده بودم وبه بقال محل و تمام بچه های محل سپرده بودم که اگرآمدند

تحقیقات همگی با هم بگن این بدبخت و فلک زده است و چیزی برای خوردن هم ندارد.

همزمان مادر اسماعیل برایش میرود خواستگاری وخانواده دختر میگن قبل از اینکه پسرتان تشریف بیاورد ما باید یک تحقیقات محلی انجام بدهیم.

مادر اسماعیل قبول کرد ولی یادش رفت به اسماعیل بگوید.

آنها هم بعد یه مدت کمی آمدند تحقیقات . بچه های محل هم اشتباهی خیال کردن از تاکسیرانی آمده اند.

هرکدام شان یه حرفی زده بودند.یکی گفته بود بابا این آنقدر بدبخت است که خرجش را هم ما میدهیم.

آن یکی گفته بود پول اتوبوس و ماشینش را برای حمل ونقل ما میدهیم.

از همه بدتر بقال محل گفته بود که این بدبخت جای خواب نداره و شبها هم میاید مغازه ما می خوابد.

خلاصه سرت را درد نیاورم خواستگاری به هم خورد و وقتی هم که تاکسیرانی برای تحقیقات آمدند.

بچه ها برای اینکه درست کنند آنقدر از وضع اسماعیل تعریف کردندکه به اسماعیل تاکسی هم ندادند.

از اینجا مانده و از انجارانده شده بود اسماعیل. نه زن گرفت و نه تاکسی بهش دادند.

 کتاب زندگی به سبک شهدا

تالیف ناصر کاوه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا