حضرت زهرا (س) هر امری را امضا بفرمایند ، سایر معصومین هم امضاء می کنند
استاد فاطمی نیا :
مرحوم آیت الله بهاء الدینی می فرمودند : حضرت زهرا (س) هر امری را امضا بفرمایند ، سایر معصومین هم امضاء می کنند…
💥ان شاء الله برات کربلای همه عزیزان
⚠اربعین روشنفکرا‼
💠 از الان آماده باشید، از چند روز دیگه که جمعیت میلیونی ایرانی به سمت زیارت اربعین حرکت میکنن…
♨ یه عده روشنفکر بفکر فقرا و دخترای دم بخت میافتن و پارتی شبانه و سفر ترکیه خودشون یادشون میره!!
🎞 شبکه منوتو بحث عرب و عجم رو راه میندازه!!
🔊 صدای آمریکا میگه زمان شاه عربها رو ایران راه نمیدادن!!
💬 آمدنیوز میگه این جمعیت فتوشاپه!!
🧟♀ مسیح علینژاد میگه اصن این همه زن چادری نداریم که برن زیارت!!
✅ خلاصه اونقدر استقبال مردم هر ساله بیشتر شده که این جماعت هم ناچار میشن میزان و شدت تخریب رو افزایش بدن…
✨امام حسین (ع)و آرزوی بسیار زیبای شهید
💥 ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگوید:
توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست و خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد… خیلی ناراحت شدم، رفتم سردخانه، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم.
اونا رو چک کردم، دیدم درسته… رفتم جسدش رو ببینم کفن رو کنار زدم، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم:اشتباه شده، اشتباه شده،
این فرزند من نیست! 😵
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه میزنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده, هر چی گفتم باور نکردند.کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد. من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم.
به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم.اما وقتی به کربلا رسیدم، تصمیم گرفتم زحمت ادامه راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم…😰 چهره آرام و زیبای آن جوان که نمیدانستم کدام خانواده انتظار او را میکشید، دلم را آتش زد.
خونین و پر از زخم، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحهای برایش خواندم و رفتم…😇
💥سالها از آن قضیه گذشت. بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است! اسیر شده بود و بعد از مدتی با اُسرا آزاد شد، به محض بازگشتش، ازش پرسیدم:👇
چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟
💥 پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم حتی حاضر شد بهم پول هم بده. وقتی بهش دادم، اصرار کرد که راضی باشم. بهش گفتم در صورتی راضیام که بگی برای چی میخوای…اون بسیجی گفت:
من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم. قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) دفن بشم، میخوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید…
💥 شهید آرزو میکند کنار اربابش حسین(ع) دفن بشه، اونوقت جاده آرزوهای ما ختم میشه به پول، ماشین، خونه، معشوقه زمینی، گناه و …⚜خدایا! ما رو ببخش که مثل شهداء بین آرزوهامون، جایی برای تو باز نکردیم…
✍منبع:کتاب حکایت فرزندان فاطمه۱، ص۵۴
🔴 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
💥 مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.👇
💥اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (ع) بود،😭
امام صادق (ع) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید.
💥 دومین عضو، لبهای آقا بود😭، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین (ع) مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید.😭😱
💥 سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.😭😭
💥چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام
شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد»😭😭😭
از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش،❣❣❣ من سیرابش کردم …😭😭😭😭
💥روزنامه ای مصری نوشت:
آیا می دانيد؟
👿سعودی: اگر بیش از 2 میلیون حاجی وارد خاکش شود اعلام نارضایتی میکند؟
💕عراق: اگر کمتر از 20 ملیون زائر داشته باشد ناراحت است!
👿سعودی: برای اداره 2 میلیون حاجی وزارت تشکیل داده است!
💗عراق: کوچکترین موکب چای (چای ابوعلی یا همان چای امام حسین) امور 8 میلیون زائر رو میچرخونه!
👿سعودی: در مقابل خدماتی که ارائه میده دلار میگيره!
💞عراق: تمام خدماتش کاملا رایگان است!
👿سعودی: حج برایش موسم بهره وری اقتصادی است!
💓عراق: زیارت را موسم بخشش و عطا میدونه!
👿سعودی: دو ميليون حاجی باعث ترافیك و مسدود شدن راهها ميشه!
💕عراق: 2 ملیون رقمی طبیعی در کوچکترین خیابان کربلاست!
👿سعودی: افزون بر هزینه هنگفتی که میگيرد، بر سر حجاج منت هم میگذارد!
💗عراق: از زائران بابت هر گونه کوتاهی عذرخواهی میکند!
👿سعودی: ورود ده هزار حاجی به یک خیابان باعث خفگی و مرگ مردم شد!
💞عراق: اگر 3 ملیون زائر در خیابان باشه مسؤول موکب يه نگاه ميندازه به خیابان و میگه: خيابون خلوته پس کو زوار؟!
👿سعودی: شاهزاده ها با تشریفات طواف میکنند!
💓عراق: شاه و گدا پابرهنه به سوی معشوق روان اند!
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند!
💥اربعین زمینهساز ظهور امام عصر(عج)
“چرا امام زمان(عج) خودش را به اباعبدالله الحسین (ع) معرفی میکند؟ چرا بیرق های اصحاب حضرت باید پرچم های سیاه عزاداری اباعبدالله (ع) باشد؟ چرا باید شعارشان یا لثارات الحسین (ع)» باشد؟
آیا سینه زنان و عزاداران اباعبدالله (ع) یاران امام زمان (عج) هستند؟
آیا آخرین قیام و قیام موعود، قیام عزاداران اباعبدالله (ع) است؟
“بر اساس پژوهش های صورت گرفته در متن روایات اهل بیت علیهم السلام، در 308 مورد در معرفی حضرت مهدی (عج)، از امام حسین (ع) نام برده شده است.
حجم کثیری از روایاتی که از کلام امام حسین (ع) یا از کلام حضرت مهدی (عج) هستند نیز، حاوی تبیین رابطه ای بی بدیل میان این دو امام شیعه است. امام زمان (عج) در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه خطاب به امام حسین (ع) و واقعه عاشورا می فرمایند:
“اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و مقدرات، از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک، بر تو خون می گریم”. در روایتی از امام باقر (ع) نقل است که فردی به نام حارث اعور به امام حسین (ع) عرض می کند منظور از آیه شریفه والشمس و ضحیها، (سوگند به خورشید و گسترش نور آن)، چیست؟ِِ… امام حسین (ع) در پاسخ حارث می فرمایند: مراد از خورشید، رسول الله صلی الله علیه و آله است. حارث در سوال دیگری می پرسد منظور از آیه شریفه والقمر اذا تلیها، (سوگند به ماه چون پس از آن آید)، چیست؟ امام (ع) می فرماید: منظور از ماه، امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که بعد از پیامبر (ص) می باشد. حارث می پرسد آیه شریفه والنهار اذا جلیها، (و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد)، به چه معناست؟ امام حسین (ع) به حارث می فرماید: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) که زمین را مملو از عدل و داد خواهد کرد.
شیخ علی یزدی حائری از محدثان بزرگ شیعه در نقل روایتی پیرامون نشانه های ظهور می گوید، در هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) در مکه میان رکن و مقام می ایستد و برای معرفی خود به مردم جهان از پنج جمله کلیدی استفاده می کند:
1. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم.
2. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم.
3. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين قَتَلُوهُ عَطشاناً.
4. الا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين طَرَحُوهُ عُرياناً.
5. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين سَحَقُوهُ عُدواناً. (الزام الناصب ، ج 2 ، ص 282)
🌺خاک کربلا
🌸…اگر من شهید شدم و هنوز راه کربلا باز نشده بود،هر جائی که به زمین افتادم جنازه مرا به سوی آقا بچرخانید و به آقا بفرمائید من تااینجا توانستم بیام،شما ازما قبول بفرمائید. 🌸…بی من اگر به کربلا رفتید.ازتربت پاک امام حسین(ع)و شهدای کربلا مشتی خاکش را به همراه بیاورید و بر گورم بپاشید.شاید به حرمت این خاک خدامرا بیامرزد.
#کتاب-شهدا-و-اهل-بیت-ناصر-کاوه-
🌷” برشی از زندگی شهید مصطفی ملکی “🌷
سراپا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خوردهایم
اگر داغ دل بود، ما دیدهایم
اگر خون دل بود، ما خوردهایم
اگر دل دلیل است، آوردهایم
اگر داغ شرط است، ما بردهایم
اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گُردهایم
گواهی بخواهید، اینک گواه
همین زخمهایی که نشمردهایم
دلی سر بلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر بردهایم
(قیصر امین پور)
آیت الله فاطمی نیا:
🔶استادی داشتم امام زمان (ع) دیده، که میفرمود: از اثرات زيارت اربعين این است که “زائر اربعين امام حسين (ع) عاقبت به شر نمیشود.” 💕
💥داستان های واقعی از زیارت امام حسین
تو شلوغيِ اربعين ديدم زني باعباي عربي روبروي حرم سيدالشهدا(ع) با لهجه و كلام عربي با ارباب سخن ميگويد… عربي را مي فهميدم… زنِ عرب مي گفت آبرويم را نبر…
به سختي اذن زيارت از شوهرم گرفته ام…
بچه هايم را گم كرده ام …اگر با بچه ها به خانه برنگردم شوهرم مرا مي كشد… گريه مي كرد و با سوزِ نجوايش اطرافيان هم گريه مي كردند… كم كم لحن صحبتش تند شد…
توخودت دختر داشتي… جان سه ساله ات كاري بكن… چند ساعت است گم كرده ام بچه هايم را… كمي به من برخورد كه چرا اين طور دارد با امام حسين حرف مي زند…
💥 ناگهان دو كودك از پشت سر عبايش را گرفتند… يُما يُما مي كردند… زن متعجب شد…
با خود گفتم لابد بايد الان از ارباب تشكر كند..!
بچه هايش را به او دادند، اما بي خيالِ از بچه هاي تازه پيداشده دوباره روبرويِ حرم ايستاد..
💥 شدت گريه اش بيشتر شد!؟
همه تعجب كرده بوديم!
رفتم جلو و گفتم خانم چرا هنوز گريه ميكني؟ خدا را شاكر باش!
زن با گريه ي عجيبي گفت: من از صاحب اين حرم بچه هايِ لالم را كه لال مادرزاد بودند خواسته ام، اما نه تنها بچه هايم را دادند، بلكه شفاي بچه هايم را امضا كردند…