سالروز شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

🌷 سالروز شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید

🔺این تصویر جانسوز ساعاتی پس از شهادت شهید مهدی زین الدین
فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت گرفته شده است.

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت
شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

🔰 در ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۶۳ سردار شهید مهدی زین الدین به همراه برادرش شهید #مجید_زین_الدین در حال برگشت از کرمانشاه به سوی مقر لشکر ۱۷ [در آن مقطع لشکر ۱۷ در حال تدارکات برای عملیاتی در غرب بود] حوالی غروب در جاده #سردشت #دارساوین مورد تهاجم و کمین گروهک‌های ضدانقلاب قرار گرفت و بعد از مقاومتی عاشورایی و طولانی با بدنی مجروح و زخمی به مقام والای شهادت رسیدند.

🔸ضدانقلاب قصد داشت سر ایشان را غنیمت ببرد اما با مقاومت ایشان که تا حوالی صبح طول می‌کشد، دشمن ناکام می‌ماند و با آگاهی نیروهای خودی، پیکر مطهر او و برادرش به سردشت منتقل می‌شود…

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت
شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

💥معلوم نیست که فردا چه کسی شهید بشه چه کسی بمونه، ولی شما خواهید دید، ما آینده در مرزهای دیگر خواهیم جنگید…

✨مهدی جان امروز شاهدیم که مرزهای انقلاب در کجاست….
#سالروز_شهـــــادت🥀

 

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت
شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

برای مجید…

✨مرضیه مهدیلو؛ همه ما داستان کربلا را شنیده ایم داستان عاشقی و دلدادگی دو برادر، همه شنیده ایم که می گویند برادر یعنی عباس پشت شیشه اتومبیل ها در قاب اتاق ادارها همه دید ه ایم که می گویند برادر یعنی عباس…

✨برادرانی هم در همین کوچه پس کوچه های شهرمان بودند که برادری را ثابت کردند تا ما عباس های دوران را از نزدیک ببینیم.

✨وقتی دلت از زمین و زمان می گیرد و دلتنگ شهدا می شوی همان هایی که زمین خاکی را ترک کرده و برای همیشه حسرتی برای جاماندگان رقم زدند، قدم در گلزار شهدا می گذاری همان ابتدا سنگ مزار فرمانده به تو سلام میدهد و تو جواب سلامش را میدهی آنجا همه می گویند مزار فرمانده شهید مهدی زین الدین، اما خوب که نگاه میکنی می بینی نامی کنار نام حاج مهدی به چشم می آید.

✨ مجید… همان برادر قصه ما که برای برادرش خوب برادری کرد و کنار فرات او را تنها نگذاشت و تا آخرین لحظه برادرش را یاری کرد.

✨هم رزمانش می گویند مجید اهل مصاحبه و دوربین نبود کارهایش را در گمنامی انجام می داد او فرمانده اطلاعات و عمليات تيپ 2 لشكر 17علي‌بن ابيطالب(ع) بود

✨پدرش می گوید آخرین بار که به مرخصی آمده بود ، قبل از رفتن همه ‌ی عکس ‌هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند . همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم در خانه نداشتیم .

✨مجید همانند برادر رشادت ها و دلیرهای زیادی را در جبهه ها به نمایش گذاشته بود مجید مردانگی و برادری را بعد از شهادت نیز خوب به نمایش گذاشت و این روزها نامش در پس نام برادر گاهی کم رنگ می شود گویی مجید هم همین را می خواست.

✨مجید برادر قصه های دلدادگی اگر برادر حاج مهدی نبود و نمی خواست نامش بعد از نام برادر باشد فرمانده ای معروف می شد که نامش مانند برادر زینت بخش محافل بود.

✨شهید مجید زین الدین، نمی دانم با خدایت چه معامله ای کرده و چگونه با معبود رازو نیاز کردی و آیا علمدار دشت کربلا را نیز واسطه قرار دادی یا نه؛ اما بدان آن لبخند زیبایت در تنها قاب عکس به یادگار مانده ات همیشه درس شرمندگی به من و ما داده است نمی دانم به دنیای ما آدم های شهرت پرست می خندی یا لبخند خوشنودی است که از رضایت خدایت بر لبانت نشسته است.

✨تو را برادرت مهدی نیز خوب شناخته بود انجا که برای همراهی در شهادت هم تو را دعوت کرد و چه غریبانه دست در دست هم در جاده ای درکمین اشقیان گرفتار امده و به دیدار معبود رفتی.

✨ مجید من تو را نمی شناسم، چگونه حتی تا پای خون از علمدار درس رشادت گرفتی؟ مجید برادر خوبم من و همه انهایی که ادعا داریم گرفتار نامی هستیم که داریم، تو شاید روی سنگ مزارت نوشته اند مجید زین الدین اما خیلی گمنامی، گمنامی که خودت خواستی و به آن رسیدی.

✨نمیدانم اینکه در زمین گمنامی و در آسمان مشهور تقصیر من و ما است یا نه؟ مجید 19بهار را بیشتر ندیده بودی این همه مردانگی را از کجا آموختی تو مظلوم هستی یا زرنگ نمیدانم،اما تو مظلومی هستی که زرنگی کرده تا در روز محشر با دستان پر نزد سید الشهدا و علمدار بِروی و انچه را از کربلا شنیده بودی انجام دادی چه زیبا مولایت ز تو استقبال خواهد کرد چون تو مرد بودی توبرادر بودی…

🌷26آبان سالروز شهادت شهیدان زین الدین🌷

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت
شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

 

💥سلام بر غربت و مظلومیتِ
پهلوانان بلندی‌های غـرب
سلام بر زین الدین‌ها
بر مهدی و مجید …

۲۷ آبان سالروز شهادت
سرداران لشکر۱۷علی‌بن‌ابیطالب(؏)

 

🌷 شهید مهدی زین الدین:

ما باید حسین‌وار بجنگیم
حسین‌وار جنگیدن یعنی
مقاومت تا آخرین لحظه
حسین‌وار جنگیدن یعنی دست
از همه چیز کشیدن در زندگی

 

💢 در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته می‌شود که منتظر  شهادت باشد.

 

🔸 ” در محضـــر شهیـــــد “…

🌴نزدیك عملیات بود.
می دانستم دختردار شده. یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون.

🌱 گفتم «این چیه؟» گفت«عكس دخترمه.»
گفتم «بده ببینمش» گفت «خودم هنوز ندیدمش.»!!
گفتم «چرا؟» گفت «الآن موقع عملیاته. می ترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده. باشه بعد»…

 

🍃گاهی یک حدیث یا جمله ی قشنگ
که پیدا می کرد ، با ماژیک می نوشت روی کاغذ و میزد به دیوار.
بعد در موردش با هم حرف میزدیم
و هر چه ازش فهمیده بودیم می گفتیم.
آن جمله هم می ماند روی دیوار و توی ذهنمان ..

 

 

 

شهید مهدی زین الدین:
اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران،اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد به واسطه عشق،علاقه و محبت به امام حسین(ع) است

 

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت
شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

💥زمان شاه شخصی با زن و دو بچه تصمیم میگیرن که از قم بیان به خرم اباد و مدتی در اونجا زندگی کنن… با خانواده سوار اتوبوس میشن تو راه راننده اتوبوس برای نماز اول وقت صبر نمیکنه .به راننده میگه صبر کن راننده میگه خوبی پدر جان از جای نیفتادی پایین،این شیعه امیر المومنین میگه پس بزن بغل ما پیاده می شیم… پیاده میشن و نماز رو میخونن بعد نماز کنار جاده در 45کیلومتری خرم اباد می ایستند تا ماشین گیرشون بیاد ولی از دست قضا هیچکس سوارشون نمیکنه و این مرد با اساس و زن و بچه 45کیلومتر پیاده روی میکنه تا شهر فقط اینطور کسی میتونه بشه پدر شهیدان مهدی و مجید زین الدین…

ــــــــ بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ــــــــ

🌹وقتی رسیدیم به نقطه ای که باید مستقر می شدیم، چادرها را علم کردیم و پست های نگهبانی را چیدیم. من پاس یکی مانده به آخر بودم. پست بعد از من ناصری بود. می دانستم کجا می خوابد. وقتی پاس من تمام شد، برگشتم و رفتم بالای سرش. پتو را کشیده بود رویش. اسلحه را گذاشتم روی پایش و گفتم: پاشو! نوبت نگهبانی توست.
او هم بلند شد و بدون این که چیزی بگوید، رفت سر پست. تازه چشم هایم گرم خواب شده بود که دیدم کسی تکانم می دهد.چشم ریز کردم، ناصری بود.
گفت: الان کی سرپسته؟
گفتم: مگه نرفتی؟
نه، می بینی که!
پاشدم و سرجایم نشستم.
خودم اومدم بالای سرت بیدارت کردم.
و با دست اشاره کردم به گوشه چادر.
ولی من امشب اونجا نخوابیدم. جا نبود، مجبور شدم این طرف بخوابم. تو کی رو فرستادی سر پست؟
شانه بالا انداختم که یعنی نمی دانم. هر دو بلند شدیم و رفتیم پست نگهبانی. دیدیم زین الدین است. اسلحه را انداخته بود روی دوشش و داشت با تسبیح ذکر می گفت. آن شب، مهدی زین الدین همراه جواد دل آذر آمده بودند سرکشی. قبلش هم شناسایی بودند. شب را همان جا توی چادر ما خوابیدند. هر چه کردیم که اسلحه را بدهد و برود بخوابد، نداد. گفت: من این جا کار دارم. باید نگهبانیم رو بدم. شما برین…ماند تا پستش تمام شود.

 

🔸علاقه به قرآن

به قرآن خواندن هم علاقه ی زیادی داشت. پنج سالش بود که می دیدم وقتی مادرش روی سجّاده قرآن باز می کند، می رود و می نشیند کنارش و به کلمات قرآن نگاه می کند؛ به قرآن خواندن مادرش همین شد که زود یاد گرفت.خوب و روان قرآن می خواند صدایش هم خوب بود. وقتی که بزرگ تر شد، هر وقت که پیدا می کرد، زود قرآن را از جیبش در می آورد و می خواند، حتّی اگر پنج دقیقه وقت داشت. یاد گرفت نماز شب بخواند. تا آخر عمرش ندیدم یک شب نخواند.

🔸 گفتگو با معشوق

….از خط که برگشته بود همه سر و صورت و حتی پلک هایش خاکی شده بود آنقدر خسته بود که با خودم گفتم حتما نماز صبحش هم قضا می شود….اما دل عاشق در انتظار لحظه گفتگو با معشوق است و شب میعادگاه و عاشق کجا خستگی می شناسد…. با صدای ضجه و ناله شدیدی از خواب پریدم. آرام آرام دنبال صدا رفتم..پشت سنگر در کمال ناباوری فرمانده لشگررا دیدم مهدي زین الدین طوری در نماز گریه می کرد که گویی گناه کارترین فرد روی زمین است.

💥مسئولیت پذیری

🌷🌷🌷 عملیات محرم بود.
توی نفربر ِ بی سیم نشسته بودیم.
آقا مهدی دو سه شب بود نخوابیده بود.
داشتیم حرف می‌زدیم. یک مرتبه دیدم جواب نمی‌دهد.
همان طور نشسته خوابش برده بود.
چیزی نگفتم.
پنج شش دقیقه بعد، از خواب پرید.
کلافه شده بود بدجور.
جعفری پرسید چی شده؟ جواب نداد.
سرش را برگردانده بود طرف پنجره و بیرون را نگاه میکرد.
زیر لب گفت : اون بیرون بسیجی ها دارن میجنگن، زخمی میشن، شهید می شن، گرفته ام خوابیدم.
یک ساعتی کسی حرفی نزد.

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

‍ عاشقانه شهدا

💥‍ خاطره همسر شهید:همدی زین الدین
ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم.چند دقیقه طول کشید.

تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده.

💥تسلیت مقام معظم رهبری
رهبر فرزانه انقلاب، که در زمان شهادت شهید زین الدین، ریاست جمهوری اسلامی ایران و ریاست شورای عالی دفاع را برعهده داشتند، برای ارج نهادن به مقام این شهید بزرگ و خدمات چندین ساله این فرمانده جوانْ طی پیامی به جانشین شهید زین الدین در لشکر 80 علی ابن ابیطالب، از مقام ایشان تجلیل کردند که متن پیام بدین شرح است» :برادر اسماعیل صادقی، مسئول ستاد لشگر 80 قم ایشان نیز در یکی از عملیاتها به شهادت رسید.ً شهادت سردار شجاع مهدی زین الدین و برادر فداکارش مجید را به یکایک افراد و فرماندهان آن لشگر و به همه فرماندهان سپاه پاسداران تبریک و تسلیت میگویم. بیشک این خونهای پاک، همگان را در پیگیری هدفهای بزرگ مصممتر و بازوی پرتوان رزمندگان را نیرومندتر میسازد. ایشان هم چنین در پیام دیگری خطاب به مسئولین لشکر 17علی ابن ابیطالب قم میفرمایند: سردار شهید این لشگر، شهید مهدی زین الدین که به حق میتوان گفت از ستارگان درخشان
بود، با فقدان خود ما را داغدار کرد.

 

❁﷽❁

💥شھیـد در هنگام شھادتـــ ملائڪہ را
با چشـم مادے مے بیند …
حضرت امام خامنه ای

حاج حسین کاجی روایتگر دفاع مقدس، ماجرای جریمه دو میلیون دلاری محمد علی کلی در روز عاشورا را به عنوان راند دهم روایت می‌کند.

💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت
شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

باید در هر سال خاطره آن را زنده کرد وهمواره از این روزهای بزرگ درس والهام گرفت

📚تفسیر نمونه،ج10 ص27.4
👌و همچنین خداوند می فرماید:

«لا یطوون موطئا یغیظ الکفار… الا کتب لهم به عمل صالح»

🔷توبه 120

«هیچ حرکت دسته جمعی که کفار را عصبانی کند صورت نمیگیرد…مگر آن که برای آن پاداش عمل صالح نوشته میشود»

🗯روشن است که شرکت در راهپیمایی پر شور 22 بهمن و13 آبان سبب خشم وغضب بیشتر کفار ودشمنان اسلام میشود .

❗️از سوی دیگر یکی از مسائل مهمی که قرآن و روایات بر آن تکیه کرده اند مساله وجوب بیزاری و دشمنی کردن با ظالمین و زور گویان است.

♦️این مساله به قدری مهم است که خداوند در ایه 113 هود می فرماید:

« تکیه بر ظالمان نکنید که آتش شما را فرو گیرد»

🔷حضرت امیر فرمود:
«همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشید»📓نهج البلاغه نامه 47

♦️در روایت دیگر امده است که حضرت عیسی چنین وصیت می نمود:
« سبب تقویت ظالم در ظلمش نشوید که عزت شما از بین می رود»

📚معانی الاخبار ص196

🔵پیامبر گرامی فرمود:
زمانی که روز قیامت شود منادی ندا می دهد کجایند ظالمان و مدد کارانشان ( کسانی که کوچکترین کاری در جهت تقویت ظالمان انجام داده اند حاضر می شوند.)
📚ثواب الاعمال،ص260

♦️امام صادق فرمود:
«هر کس ظالمی را در ظلم به مظلوم تقویت کند پیوسته مورد غضب خداوند قرار دارد»
📚وسائل الشیعه ج16 ص57

 شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت
شهادت سردار شهید  مهدی زین الدین و برادرش مجید /فرمانده دلاور لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع) در سردشت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا