
نگاهی به منظومه فکری آیتالله بهشتی
تبیین اندیشههای شهید بهشتی برای جامعه راهگشاست
سید محمد حسینی بهشتی (۱۳۰۷ – ۱۳۶۰ش) مشهور به شهید بهشتی و آیتالله بهشتی از روحانیون مؤثر در انقلاب اسلامی ایران بود. بهشتی در حوزه علمیه قم شاگرد علمایی مانند آیتالله بروجردی، امام خمینی، محقق داماد و علامه طباطبائی بود. وی از معدود روحانیان تحصیلکرده دانشگاهی و آشنا به زبانهای انگلیسی و آلمانی بود. او از بنیانگذران و اساتید مدرسه علمیه حقانی است که دروس دینی را به روشهای جدیدتر آموزش میداد و دبیرستان دین و دانش را نیز با هدف تقویت علمی جوانان مذهبی تاسیس کرد.
بهشتی از مخالفان نظام سلطنتی پهلوی حاکم بر ایران بود و علیه آن مبارزه سیاسی میکرد به همین دلیل مدتی از ایران خارج شد و در این مدت در مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان فعالیت میکرد. در سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشت و بر فعالیتهای فرهنگی از جمله تدوین کتب درسی دانشآموزان متمرکز شد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رهبری انقلاب او را به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب انتخاب کرد و بعد از پیروزی نیز از موثرترین افراد در تنظیم قانون اساسی بود و به عنوان نخستین رئیس دیوان عالی کشور که در جمهوری اسلامی ایران فعالیت خود را آغاز کرد.
بهشتی بعد از تشکیل جامعه روحانیت مبارز تهران با همکاری دوستانش حزب جمهوری اسلامی را تشکیل داد و نخستین دبیر کل آن شد. او سرانجام در دفتر مرکزی همان حزب و در یک عملیات تروریستی در ۷ تیر ۱۳۶۰ش به همراه ۷۲ تن دیگر به شهادت رسید.
بهشتی در مسائل مختلف دینی صاحب نظر بود و گاه مواضعی متفاوت از سایر روحانیان داشت، چنانکه در دهه ۱۳۵۰ شمسی از علی شریعتی در مقابل حملات حوزویان دفاع میکرد. از او آثاری منتشر شده که بخش مهمی از آنها حاصل سخنرانیهای اوست.
تولد و نسب
در دوم آبان ۱۳۰۷ در محله لُنبان اصفهان متولد شد. پدرش، سید فضل الله بهشتی، از روحانیون اصفهان بود و پدر مادرش، حاج میرزامحمدصادق مدرس خاتون آبادی، از شاگردان آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی بود و از علمای اصفهان به شمار میرفت.
تحصیلات
دوره تحصیل ابتدایی و دو سال اول دبیرستان را در مدارس دولتی اصفهان طی کرد و در ۱۳۲۱ش، که جامعه ایران پس از سقوط رضاشاه دوره پرتلاطم و پرحادثهای را آغاز کرده بود، وارد حوزه علمیه شد و در مدرسه صدر اصفهان به تحصیل علوم دینی پرداخت.
تحصیل علوم دینی
او در حوزه علمیه اصفهان ادبیات عرب، منطق، کلام و دروس سطح فقه و اصول را آموخت و همزمان شروع به آموختن زبان انگلیسی کرد. در ۱۳۲۵ش، برای ادامه تحصیل علوم دینی به قم رفت و یک سال بعد در درس خارج فقه و اصول استادان برجسته حوزه علمیه شرکت کرد.
از استادان وی در قم، آیت الله بروجردی، سید محمد محقق داماد، امام خمینی و شیخ مرتضی حائری یزدی بودند. وی در این سالها با حضور در درسهای فلسفی علامه طباطبائی بیشتر به فراگیری فلسفه روی آورد و از اصحاب حلقه درسی بود که مقالات علامه طباطبایی در آن حلقه، در همان سالها، به صورت کتاب معروف اصول فلسفه و روش رئالیسم انتشار یافت.
تحصیلات دانشگاهی
بهشتی، همزمان با تحصیل علوم دینی در قم، تحصیلات دبیرستانی ناتمام خود را به صورت داوطلب آزاد به پایان رساند و پس از اخذ دیپلم ادبی در ۱۳۲۷ش دانشجوی دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی کنونی) شد. در ۱۳۲۹-۱۳۳۰ش، در تهران سکونت گزید و برای امرار معاش به تدریس پرداخت. پس از اخذ درجه لیسانس در ۱۳۳۰ش به قم بازگشت و با تسلطی که به زبان انگلیسی پیدا کرده بود در دبیرستان حکیم نظامی آن شهر دبیر زبان انگلیسی شد. در ۱۳۳۱ش، ازدواج کرد و در کنار تدریس در دبیرستان، تحصیل در حوزه علمیه را ادامه داد.
بهشتی که مصمم بود به موازات تحصیل و حضور و فعالیت در حوزه علمیه قم، تحصیلات دانشگاهی را نیز دنبال کند، در ۱۳۳۵ش دوره دکتری فلسفه را در دانشکده معقول و منقول آغاز کرد و بعد از وقفهای که به سبب مسافرت او به آلمان پیش آمد، در ۱۳۵۳ش به اخذ درجه دکتری نایل شد.
آثار
وی نویسندهای کثیرالتألیف نبود. بیشتر کتابهای او حاصل درسگفتارها و سخنرانیهای اوست.
از کتب او میتوان این عناوین را نام برد
- خدا از دیدگاه قرآن (رساله پایاننامه دکتری)،
- شناخت اسلام (با همکاری محمد جواد باهنر و علی گلزاده غفوری)،
- نماز چیست ؟
- بانکداری، ربا و قوانین مالی در اسلام،
- محیط پیدایش اسلام،
- اقتصاد اسلامی،
- شریعتی، جستجوگری در مسیر «شدن»
- حج در قرآن.
- شناخت از دیدگاه قرآن
- ولایت، رهبری، روحانیت
- حق و باطل از دیدگاه قرآن
- بهداشت و تنظیم خانواده
- نقش آزادی در تربیت کودکان
- بایدها و نبایدها
- تفسیر سوره حمد
- پیامبری از نگاهی دیگر
- مبارزه پیروز (تحلیل قیام عاشورا)
- سه گونه اسلام
- درسگفتارهای فلسفه دین
- همچنین برخی از مقالات و گفتارهای وی در مبانی نظری قانون اساسی گردآوری شده است.
فعالیتهای اجتماعی
بهشتی از آغاز جوانی به فعالیت های اجتماعی و برنامهریزیهای گسترده آموزشی و تبلیغی علاقه داشت، چنان که در ۱۳۲۶ش در یک جمع هجده نفری که مرتضی مطهری نیز از آن جمله بود، شیوه جدیدی از مسافرت تبلیغی و مطالعات مذهبی برنامه ریزی شده را با اشراف آیت الله بروجردی و وساطت امام خمینی تجربه کرد.
در ۱۳۳۱ش، تحت تأثیر مبارزات آیت الله کاشانی و محمد مصدق در نهضت ملی شدن نفت، در اعتصابات منتهی به واقعه ۳۰ تیر و سقوط دولت قوام السلطنه در اصفهان شرکت نمود و در جمع متحصنان در تلگرافخانه اصفهان سخنرانی کرد.
تأسیس دبیرستان دین و دانش
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، بهشتی را که در مسائل اجتماعی ذهنی پویا و حساس داشت متوجه ضعف نیروهای مذهبی کرد. نخستین اقدام او برای تربیت نیروهای مذهبی کارآمد، تأسیس دبیرستان دین و دانش در ۱۳۳۳ش در قم بود که مدیریت آن را تا ۱۳۴۲ش خود وی برعهده داشت.
مقاله نویسی
در این سالها حوزه علمیه قم فعالیت های فرهنگی جدیدی را برای معرفی اسلام به نسل جوان و تحصیل کردگان دانشگاهی آغاز کرده بود. بهشتی نیز در فعالیت هایی از قبیل انتشار مجله مکتب اسلام و سالنامه و فصلنامه مکتب تشیع حضوری مفید و مؤثر داشت و مقاله مفصلی تحت عنوان «حکومت در اسلام» در نشریه اخیر (۱۳۳۸-۱۳۳۹ش) منتشر ساخت و در جلسات سخنرانی موسوم به «گفتار ماه» نیز که در تهران برای جوانان و دانشجویان تشکیل میشد همراه با روحانیونی چون مرتضی مطهری و آیت الله طالقانی سخنرانی میکرد.
تاسیس مدرسه علمیه حقانی
در همین سالها بهشتی، با طرح اندیشههای نو و افکار اصلاحی و انتقادی خود، درصدد ایجاد تحول و بهبود در حوزه علمیه قم برآمد و علاوه بر تأسیس «کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان قم» که زیر نظر محمد مفتح اداره میشد، با همکاری روحانیونی دیگر توانست روش و برنامه درسی جدیدی برای طلاب علوم دینی طراحی کند و با تأسیس مدرسه منتظریه یا مدرسه حقانی آن را به اجرا درآورد.
مبارزه سیاسی
پس از درگذشت آیت الله بروجردی و مرجعیت امام خمینی، فصل جدیدی از تحولات و مبارزات سیاسی در حوزه علمیه قم و محافل مذهبی آغاز شد. بهشتی نیز به این مبارزات پیوست. فعالیتهای وی در واقعه ۲ فروردین ۱۳۴۲ و پانزدهم خرداد همان سال و دستگیری امام خمینی به تفصیل در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) آمده است.
عضویت در هیئت مؤتلفه
هنگامی که تشکلی از چند هیئت مذهبی به نام هیئت های مؤتلفه اسلامی برای پشتیبانی از نهضت امام خمینی به وجود آمد، بهشتی از روحانیونی بود که از سوی امام خمینی برای نظارت بر کار این تشکل و کمک به آنها تعیین شد. با گسترش فعالیتهای سیاسی و فکری بهشتی در قم، ساواک او را مجبور به ترک این شهر کرد و وزارت آموزش و پرورش وی را موقتاً منتظر خدمت نمود. با عزیمت به تهران، میدان گستردهتری برای فعالیت در اختیار بهشتی قرار گرفت، اما توقف وی در این شهر چندان طولانی نشد.
سفر به آلمان
در ۱۳۴۳ش، آیت الله سید محمد هادی میلانی که از مراجع تقلید و مقیم مشهد بود از بهشتی خواست که در اجابت درخواست مسلمانان و ایرانیان مقیم هامبورگ، به آلمان عزیمت کند و اداره مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده گیرد. آیت الله سید احمد خوانساری نیز بر ضرورت این سفر تأکید داشت. با سفر بهشتی به اروپا، که به علت مخالفتهای ساواک خالی از دشواری نیز نبود، افق تازهای در برابر ذهن پویا و نوگرای بهشتی گشوده شد.
اقامت وی در آلمان پنج سال طول کشید. در این مدت، وی علاوه بر تصدی امور دینی ایرانیان و سایر مسلمانان مقیم هامبورگ و آلمان و بعضی کشورهای دیگر اروپایی، توانست با کمک عدهای از دانشجویان متدین ایرانی، «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان» را ایجاد کند و دانشجویان مبارزی را که به علت اعتقادات مذهبی با تشکیلاتی مانند کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و سازمانهای مشابه آن رابطهای نداشتند در این اتحادیه گرد آورد. بهشتی در معرفی اسلام به اروپاییان نیز قدمهای مؤثری برداشت و با تسلط یافتن بر زبان آلمانی در کنار زبان انگلیسی با افکار متفکران و فیلسوفان غربی آشنا شد. در همین سالها به حج رفت (۱۳۴۵ش) و با امام خمینی نیز در عراق ملاقات کرد (۱۳۴۸ش). گزارشهای ساواک نشان میدهد که این سازمان به شدت مراقب و نگران فعالیتهای وی در این دوره بوده است.
بازگشت به ایران
بهشتی در ۱۳۴۹ش، از آلمان به ایران آمد و ساواک مانع بازگشت وی به آلمان شد. در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶ش، بهشتی در تهران و قم به فعالیتهای علمی و آموزشی و اداره جلسات آموزشی و تبلیغی برای طلاب و جوانان دانشگاهی پرداخت و افکار خود را از این طریق در جامعه ترویج کرد.
از جمله فعالیتهای مهم وی در این دوره، حضور مؤثر در بخش برنامهریزی درس تعلیمات دینی وزارت آموزش و پرورش و مشارکت با روحانیون دیگر مانند شهید دکتر محمد جواد باهنر، علی گلزاده غفوری و سید رضا برقعی در تألیف کتابهای درس دینی و قرآن مدارس سراسر کشور بود. این کتابها در آشنایی وسیع جوانان آن دوره با اسلام و ایجاد زمینههای اعتقادی برای انقلاب اسلامی در ذهن آنان مؤثر بود. در ۱۳۵۴ش، ساواک او را دستگیر و مدت کوتاهی زندانی کرد.
جامعه روحانیت مبارز تهران
با اوج گیری مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی در ۱۳۵۶ش، فعالیتهای بهشتی رنگ سیاسی بیشتری گرفت و توان و تجربه وی در سازماندهی، مدیریت و جذب نیروهای متعهد به ظهور رسید. از جمله نخستین اقدامات وی همکاری در ایجاد تشکلی به نام «جامعه روحانیت مبارز تهران» در پاییز ۱۳۵۷ش بود که خود نیز در هسته مرکزی آن عضویت داشت.
جامعه روحانیت مبارز با پیشنهاد عبدالمجید معادیخواه و موافقت سید محمد حسینی بهشتی در روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تحصنی در دانشگاه تهران را برای سرعت بخشیدن به روند انقلاب و تحقق مطالبات مدیریت کرد.شورای انقلاب
اندکی بعد «شورای انقلاب» به دستور امام خمینی تشکیل شد و بهشتی در شمار نخستین کسانی بود که امام خمینی او را به عضویت این شورا انتخاب کرد.
در پاییز و زمستان ۱۳۵۷ش بهشتی نقش بسیار مؤثری در هدایت و سازماندهی مبارزات اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی داشت و فعالیتها و روابط او با دیگران در این ایام به شدت تحت مراقبت ساواک بود. وی در برگزاری راهپیمایی معروف تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ش در تهران و شهرستانها فعال بود. هم چنان در راهپیمایی ۱۶ شهریور که پیش از حادثه جمعه سیاه (۱۷ شهریور) بود حضور جدی داشت و نماز جماعت آن روز به امامت او برگزار شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، بهشتی همراه با سید علی خامنهای، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر تأسیس «حزب جمهوری اسلامی» را اعلام داشت کهاندیشه آن از مدتی پیش در ذهن او و یارانش جوانه زده بود. این حزب مورد استقبال عموم مردم انقلابی و متدین قرار گرفت و بهشتی که دبیرکل حزب بود، آن را کانون فعالیتهای سیاسی و انقلابی خود قرار داد و به گفته آیت الله خامنهای «در لحظه لحظه عمر پرماجرای این حزب از همه اخلاص و حلم و حکمت و درایت و هوش خدادادی برای رسیدن به آرمانهای حزب که همان هدفهای انقلاب اسلامی است بهره میگرفت». وی هم چنان مدتی در سال ۱۳۵۹ش. یک روز در هفته با هماهنگی دفتر تبلیغات امام، دفتر تبلیغات اسلامی امروز در جمع زیادی از طلاب و فضلای حوزه علیمه قم مالکیت در اسلام را تدریس می کرد.
مشارکت در تدوین قانون اساسی
بهشتی در برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و تدوین قانون اساسی نقشی مؤثری داشت. او که خود در آن مجلس به نمایندگی از مردم تهران عضویت داشت، از سوی نمایندگان به عنوان نایب رئیس آن مجلس انتخاب گردید و عملاً اداره آن را بر عهده گرفت و در تنظیم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تصویب آن تلاش و تأثیر بسیار داشت.
رئیس دیوان عالی کشور
در ۱۳۵۸ش امام خمینی او را به ریاست دیوانعالی کشور انتخاب کرد؛ وی وظیفه «ایجاد تشکیلات نوین قضایی بر اساس تعالیم مقدس اسلام… و تدوین لوایح قضایی جدید جمهوری اسلامی ایران» را برعهده گرفت.
نقش موثر در شکلگیری نظام جمهوری اسلامی
بهشتی در دوران نسبتاً کوتاه میان پیروزی انقلاب اسلامی تا زمان شهادت، با اندیشه و تلاش بیوقفه درصدد تنظیم و تدوین پشتوانههای نظری و قانونی برای نظام جمهوری اسلامی ایران و نیز تشکیل و تأسیس ارکان اصلی حکومت اسلامی بود. در این مدت میباید او را از معروفترین چهرههای معتقد و مدافع اندیشههای امام خمینی دانست.
وی تحقق اسلام را در جامعه در گرو تحقق مفاهیم بنیادینی از قبیل استقلال، عدالت، آزادی و مشارکت مردم در امور سیاسی و فعالیتهای اقتصادی میدانست. داشتن چنین بینشی سبب شده بود تا بر قطع تسلط بیگانگان از کشور و لزوم استقرار و استقلال قوه قضاییه و تعدیل ثروت در جامعه از طریق گسترش مالکیتهای تعاونی و تقویت شرکتهای تعاونی و اهمیت فعالیتهای سیاسی در قالب احزاب و همفکری در قالب شوراها تأکید بلیغ داشته باشد.
بهشتی در جذب نیروهای جوان به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و تشویق آنان به سازندگی کشور توانایی قابل ملاحظهای داشت و از این راه به «کادرسازی» برای جمهوری اسلامی ایران میپرداخت. «جهاد سازندگی» و نهادهای مشابه آن، به همین جهت، از پشتیبانی و مدیریت وی بهرهمند میشدند.
بهشتی در کنار آگاهی از معارف اسلامی، با وجوهی از اندیشههای غربی نیز آشنایی داشت و سخنوری توانا و نویسندهای خوش قلم بود. او صاحب چهرهای جذاب و قامتی بلند و حسن خلقی آمیخته با رأفت و مهربانی و دارای سعه صدر و انصاف و برخوردار از صبر و متانت بود. روحیهای با نشاط و امیدوار داشت و در نظم و انضباط و مدیریت نمونه بود و به برگزاری نماز در اول وقت تقید خاصی داشت. وی باور داشت با دروغ کسی به راه راست هدایت نمی شود و همان گونه که اسلام گفته انسان از مجرای دروغ به هدف راست نمی رسد. مجموعه این امتیازات، همانطور که او را در مرکز توجه توده مردم متدین و عموم نیروهای طرفدار انقلاب اسلامی قرار داده بود، وی را آماج دشمنیها و تهمتهای همه اشخاص و گروههایی ساخت که او را مانعی بر سر راه خود میدیدند. دامنه گسترده دشمنی و مخالفت با وی و کثرت تهمتهایی که بر او، مخصوصاً پس از پیروزی انقلاب، وارد شد و صبر و سکوت وی در برابر این دشمنیها حیرتآور است.
سید محمد حسینی بهشتی:
قرآنی كه سرتاسرش دعوت به تفكر و اندیشه و تعقل می كند و می گوید عقلت را به كار بیانداز تا بفهمی محمد(ص) بر حق است. آیا می شود گفت قرآن آمده تا بر پیشانی عقل داغ باطل بزند؟ اصلاً می شود این را تصور كرد؟ پس خیلی روشن است كه وحی برای از میدان به در كردن عقل و اندیشه نیست.
شهادت
بهشتی ۷ تیر سال ۱۳۶۰ش، در دفتر حزب جمهوری اسلامی همراه با عدهای از همفکرانش بر اثر انفجار بمب به شهادت رسید. مسئولیت این بمب گذاری را سازمان تروریستی موسوم به مجاهدین خلق بر عهده گرفت. پیکر وی پس از تشییع در تهران در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. در اعلامیه امام خمینی به مناسبت شهادت بهشتی و یاران او آمده است: «بهشتی… مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود».
در سختترین مواقع هم افسرده نباشید
انقلاب با چهرهها و دلهای افسرده تضمینشدنی نیست. انقلاب با دلهای پرشور و چهرههای شاداب تضمین میشود. هیچکس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سختترین مواقع، نتوانسته است با قیافهٔ افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم؛ یا شهادت یا پیروزی، دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهرهها شاداب باشد، نشاط داشته باشید. آنوقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
ما در زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمیکنیم. «ما راستقامتان جاودانهٔ تاریخ خواهیم ماند.» تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم بکند.
راز آیت الله شهید دکتر بهشتی
در ساعت 7 و 21 دقیقه هفت تیر سال 1360، بیش از 72 تن از شخصیت های برجسته کشور، از جمله نمایندگان مجلس و اعضای هیئت دولت در انفجاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند. در این مقاله، به زندگی و بیان خاطراتی از برخی شهیدان والامقام هفت تیر می پردازیم.
مظلومیت شهید بهشتی از منظر امام خمینی رحمه الله
از دیدگاه امام خمینی رحمه الله ، مظلوم زیستن شهید بهشتی، بیش از شهادت ایشان متأثر کننده بود. این مظلومیت به سبب تهمت های ناروایی بود که دشمنان به او می زدند. امام بر این عقیده بود که دشمنان شهید بهشتی در تلاش بودند او را انسانی ستم کار و دیکتاتورمآب معرفی کنند؛ در حالی که چنین نبود. ایشان در جایی فرموده است: «شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار در چشم دشمنان اسلام بود».
آیت اللّه بهشتی در نگاه مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در مورد شهید بهشتی می فرماید: «شهید بهشتی یکی از آن شخصیت هایی بود که یک حالت استثنایی در آنها مشاهده می شود. می دانید آدم ها دو جور هستند. یکی آدم هایی که هیچ ویژگی استثنایی در آنها نیست. با استعدادند، بافکرند، ارزشمندند، ولی عادی و معمولی اند. لکن بعضی هستند که از معمول انسان ها یک چیزی بیشتر دارند، یک برجستگی در اینها وجود دارد. این برجستگی خیلی زود فهمیده نمی شود، در گذشت زمان مشهود می شود و بهشتی از این قبیل بود. او دارای فکر بلندی بود. مغز قوی و فعالی داشت. علاوه بر این، دارای اراده و روحیه ممتازی بود. بر خود و احساسات خویش شدیداً غالب بود. بیشتر یک فرد متفکر بود تا احساساتی؛ اگرچه گاهی اوقات احساسات او یک جمعیت میلیونی را به جوش می آورد».
صلابت شهید بهشتی
شهید بهشتی، این فرزند راستین امیرمؤمنان علی علیه السلام ، با آن همه تعبّد به خداوند، صفای باطن، پاکی روح و فداکاری گسترده ای که در مورد امت مسلمان داشت، دشمن سرسخت معاندان اسلام و مسلمانان بود. شهید بهشتی در یکی از سخنرانی هایش می گوید: «ما زیر بار سختی ها، مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم. ما راست قامتان جاودان تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و در غیر این صورت، هیچ قدرتی نمی تواند پشت ما را خم کند».
متانت و فروتنی شهید بهشتی
همسر شهید بهشتی نقل می کند: «چیزی که در 29 سال زندگی مشترکمان دیدم، ملایمت و صبر ایشان بود. به قدری صبر و متانت و خون سردی به خرج می داد که انسان را خجالت زده می کرد. در سراسر زندگی مشترک مان به یاد ندارم این مرد مبارز و باتقوا لحظه ای عصبانیت بی مورد داشته باشد. رفتار و منش دکتر به گونه ای بود که با اعضای خانواده و فرزندان یک الفت و دوستی برقرار کرده بود».
ایشان در جایی دیگر می گوید: «در سفری که به کاشان رفته بودیم، شهید بهشتی بعد از سخنرانی وقتی می خواستند سوار ماشین شوند، یکی از پاسدارها خواست در خودرو را ببندد که نزدیک بود دست پیرمردی لای در برود. دکتر پیاده شدند و دست آن مرد سالخورده را بوسیدند و حلالیت طلبیدند و دوباره سوار ماشین شدند».
معرفت سیاسی شهید بهشتی
کسانی که خواهان خدمت در سمت زمامداری امتند باید نخست وضع خود و خانواده خود را از نظر سطح زندگی روشن کنند . اگر آماده آن هستند که در سطح کم درآمدترین مردمی که در قلمرو زمامداری آنهایند، زندگی کنند دراین راه گام بردارند وگرنه نه….
مگر می شود یک جامعه را تا آخر با دروغ پیش بُرد! بدانید همین جوانان فردا علیه شما دروغگویان قیام خواهند کرد! دروغ تاکتیک انحراف است! آن مسئولی که بی توجه به انتقادها باشد طاغوتی است که بر مسند کبریایی تکیه زده و شایسته اطاعت وفرمانبری نیست. جامعه اسلامی جامعه هشیارها و زبان دارهاست…
خطر برای انقلاب اینجاست که مردم میبینند انقلاب شده، مسکن ندارند و مقدمات زندگیشان را نمیتوانند فراهم کنند. ما را از آن طرف مرزها نترسانید که در آنجا خطری نیست، خطر واقعی اینجاست. لذا میخواهند شما را از خطر واقعی غافل کرده و از خطر خیالی بترسانند…
ارزشها را بشناس و اشخاص را با ارزشها بسنج؛ حمایت ها باید از ارزشها باشد، اول ارزشها، بعد اشخاص، نه اول اشخاص بعد ارزشها…
امید ما این است که دوسـت و دشمن، حضور روزافزون مردم در صحنه را حس کنند تا دوست دل گرم تر شود و دشمن بیشتر بترسد. جز با حضور متعهدانه و مسئولانه شما مردم جامعه ما، جمهوری اسـلامی نخواهد بود. برای نظارت در اداره جامعه اسلامی، «به من چه و به تو چه» وجود ندارد، ولی برای دخالت البته وجود دارد. گزیده دیدگاه های شهید بهشتی، ص ۲۱۳
شهید بهشتی این دروغ را قبول نکنید: اگر در جامعه ای کسانی فقرا را به صبر دعوت کردند که میدان را برای یغماگران باز بگذارند و بگویند صبور باش خدا در آخرت به تو عوض میدهد این سخن، سخن اسلام نیست…
آفت انقلاب اسلامی این است که دچار بازیگرانی باشد که اسلام و انقلاب را دکان کنند؛ دکان قدرت، دکان ثروت، دکان شهرت و دکان ریاست…
ای مسئولان جمهوری اسلامی!
خطاب به خودم که یکی از شما هستم و خطاب به بقیه که شما هستید؛ ما اگر ذره ای از این سیره نبی اکرم منحرف شویم، اگر در مناسبات داخل جامعه اسلامی و مناسبات بیرون جامعه اسلامی، تنها الفبایی که با آن حرف می زنیم الفبای قدرت باشد، به خدا سوگند این جمهوری دیگر جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.ما اگر در هر برخورد، در هر رفتار، در هر رابطه نشان بدهیم که عاشق آن هستیم که انسان هایی را به راه نورانیت و اسلام وارد کنیم، با سخن مان، با عمل مان، با عدل مان، با حق مان و با صدق مان؛ و حاکمیت بر جامعه اسلامی، حاکمیت صدق و حق و عدل شود، آن وقت است که می توانیم مطمئن باشیم جمهوری اسلامی ما جمهوری اسلامی باقی خواهد مان…. سخنرانی ها و مصاحبه های آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی. ج 2 صص 530 -519
زندگی به سبک یک روحانی واقعی
رفته بود خوزستان؛ جلسه تا ساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند؛ منزل، هتل… خوابیده بود. همانجا در فرمانداری، با عمامه زیر سر و روانداز عبا…
غذای زندانش نان وآب بود.به شوخی . تمسخر می گفتند: خوش مزه است! گفت: اگه بیرون هم از اینا خورده باشی بله، خوش مزه است. بعد ها شد رئیس دیوان عالی کشور، اغلب روزها غذایش نان وماست بود…
به قاضی دادگاه نامه زده بود که: شنیدم وقتی به مأموریت میروی ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی… قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات…
از مادر شهید بهشتی در یک مصاحبه شنیدم که می گفت:من در طول مدت بارداری فرزندم سید محمد 9 بار قرآن رو ختم کردم.ایشون می گفت: موقع شیر دادن به فرزندم نیز قرآن می خواندم و تا قرآن خوندنم قطع می شد، پسرم دیگه قرآن نمی خورد…
ارزشها را بشناس و اشخاص را با ارزشها بسنج؛ حمایتها باید از ارزشها باشد، اول ارزشها، بعد اشخاص، نه اول اشخاص بعد ارزشها…
مگر می شود یک جامعه را تا آخر با دروغ پیش بُرد!… بدانید همین جوانان
فردا علیه شمادروغگویان قیام خواهند کرد!
دروغ تاکتیک انحراف است!…
در این انقلاب آن قدر ڪار هست ڪھ مےتوان انجام داد بی آنکه هیچ پست، سمت، حڪم و ابلاغے در ڪار باشد…
آفت انقلاب اسلامی این است که دچار بازیگرانی باشد که اسلام و انقلاب را دکان کنند؛ دکان قدرت، دکان ثروت، دکان شهرت و دکان ریاست…
تا زمانی که من و شما زنده هستیم، هرگز روزی را شاهد نخواهیم بود که رژیمی غیر از جمهوریاسلامی در این سرزمین باشد؛ تحقیقاً قبل از آن به سعادت شهادت رسیدهایم…
این دروغ را قبول نکنید: اگر در جامعه ای کسانی فقرا را به صبر دعوت کردند که میدان را برای یغماگران باز بگذارند و بگویند صبور باش خدا در آخرت به تو عوض میدهد این سخن، سخن اسلام نیست!
نامه عجیب شهید بهشتی به امام خمینی (ره) که گویی وضعیت کنونی کشور رو ترسیم کرده است: جریان لیبرال و غربزده در حکومت اکثریت هستن و حزب اللهی ها اقلیت/ آدمهای ترسویی که با یک پِخ کردن دشمن منافع کشور رو به باد میده نباید بذاریم در راس کار/ جریان لیبرال در ظاهر آرمانهای انقلاب را قبول دارند ولی در مدیریت و عمل زمینه نفوذ دشمن را فراهم میکند / اون قدر جواب مردم رو نمیدهند تا مردم بریزن بیرون/ الان یک چیز میگه شش ماه بعد دقیقا ضدش رو میگه، با وقاحت/ تمام امکانات و منابع کشور رو در اختیار دارن ولی مشکلات کشور رو گردن نیروهای انقلابی می اندازند و آنها را افراطی و تندرو مینامند/ دفتر ریاست جمهوری با اعتصابگران در ارتباط است بعدش می گویند نمیگذارند کار کنیم / اگر قوه قضائیه بخواهد با مفسدین برخورد کند می گویند استعفا می کنیم
چرا شهید بهشتی خار چشم دشمنان بود و چرا دشمن از او بیشتر آسیب میدید؟
رهبر معظم انقلاب: شهید آیتالله بهشتی خار چشم دشمنان بود به خاطر اينكه با وجود اين مظلوميتى كه داشت، بر اثر خونسردى و حلم و تسلط بر اعصاب كه در این انسان عزيز به وفور مشاهده مىشد، هرگز دچار حالت عكسالعملىِ انفعالى نمىشدو موضعگيريهايش، موضعگيريهاى دقيق و صحيح و عاقلانهاى بود و خود همين هم موجب مىشد كه دشمن بيشتر از ناحيهى او ضربه ببيند. ۱۳۶۲/۰۴/۰۶
شهید دکتر سید محمد بهشتی
تولد : ۱۳۰۷/۸/۲ – اصفهان
شهادت : ۱۳۶۰/۴/۷ – تهران
آرامگاه : تهران – گلزار شهدای بهشت زهرا
بوی بهشت
پشت تریبون رفت و درباره انتخاب رئیس جمهور و اینکه باید روحانی باشد یا غیر روحانی اندکی صحبت کرد و گفت در هر صورت تعیین و معرفی رئیس جمهور به عهده این جلسه است. منتها اول باید هیئتی را تعیین کنیم که خدمت امام بروند و نظر ایشان را درباره روحانی بودن یا نبودن رئیس جمهور آینده جویا شوند. ده دقیقه ای از آغاز نطق دکتر می گذشت. دکتر مکثی کرد و به مستمعین دور تا دور جلسه نگاه کرد و وقتی از همراهی ایشان با بحث مطمئن شد،یکباره گفت: “بچه ها بوی بهشت می آید، آیا شما هم این بو را استشمام می کنید؟… در همین لحظه انفجار مهیبی حزب جمهوری اسلامی را لرزاند و ساختمان فرو ریخت و ۷۲ نفر آسمانی شدند…
مراقب باشیم تا مثل دهه شصت، جای شهید و جلاد عوض نشود، زیرا ملت ایران در دهه شصت مظلوم واقع شد و به دلیل اینکه تروریست ها و منافقین و پشتیبانان آنها به امام و ملت ایران ظلم و خباثت کردند، ملت در موضع دفاع قرار گرفت ولی با دادن شهدای فراوان مثل شهید بهشتی و یاران وفادارش در نهایت هم پیروز شد….
برش هایی از زندگی شهید بهشتی
کتاب زندکی به سبک شهدا ناصرکاوه
️ شهید دکتر بهشتی: آن آزادی فردی که لیبرالیسم رویش تکیه میکند، خط سیری دارد که در آن، هر چه جلوتر برویم یک اقلیت مرفه برخوردار از بسیاری آزادیها را مییابیم، شاداب و شنگول و دارای امکانات فراوان برای اعمال آزادیشان و یک اکثریت محروم را میبینیم رنجور، پژمرده و افسرده و دارای امکانات بسیار ضعیف برای استفاده از آزادی و اِعمال آزادی…
روایت یک خبرنگار ارمنی از استدلال شهیدبهشتی برای الزام مسیحیان ایرانی به رعایت حجاب
راوی: وارطان داویدیان:
خاطرم هست که به عنوان خبرنگار رفته بودم سراغ شهید بهشتی که رئیس دیوان عالی عدالت بودند و جمعی از زنان ارامنه اعتراض داشتنتد که ما نمی توانیم حجاب داشته باشیم و خب اصلا در احکام دینی ما این اجبار وجود ندارد؛ ایشان که سال ها در آلمان زندگی کرده بودند حرف بسیار جالبی زدند. شهید بهشتی در جواب ارامنه گفتند بروید یک عکس از حضرت مریم بیاورید که ایشان در آن عکس حجاب ندارند! اگر یک چنین تصویری از حضرت مریم وجود دارد و شما به آن معتقدید من هم می گویم که بروید هر کار دلتان می خواهد در مورد وضعیت پوششی خودتان بکنید.
این حرف برای من خیلی جالب بود؛ دیدم ایشان درست می گوید ولی خب پذیرش این موضوع قدری سخت است برای ارامنه، چون همه مسیحیان در سراسر دنیا به عنوان یک عرف نانوشته وضعیت پوششی آزادانه ای دارند، هر چند که به قول ایشان حضرت مریم دارای حجاب کامل بوده اند و ما به این موضوع ایمان داریم…
هوای خونهش سرد بود. فهمیدیم مشکل از بخاریه. گفتیم: «باید یه بخاری خارجی بخرین.» گفت: «من مقیدم از بخاری ایرانی استفاده کنم. با همه اشکالاتی که داره این بخاری رو به بخاری خارجی ترجیح میدم.»
زندگی به سبک شهید بهشتی
قابل توجه مسئولین
غذای زندانش نان وآب بود.به شوخی وتمسخر می گفتند : خوش مزه است ! گفت : اگه بیرون هم از اینا خورده باشی بله ، خوش مزه است.بعد ها شد رئیس دیوان عالی کشور ، اغلب روزها غذایش نان وماست بود…
کتاب زندگی به سبک شهدا
ناصرکاوه
منبع: کتاب سيره شهيد دكتر بهشتي
عکس نوشته ها و خاطرات شهید بهشتی
منابع
- تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران: مجموعه برنامه داستان انقلاب از رادیو بیبی سی، همراه با مقدمه و توضیحات ع. باقی، تهران ۱۳۷۳ ش.
- حزب جمهوری اسلامی، تشکل فراگیر: مروری بر یک دهه فعالیت حزب جمهوری اسلامی، ج۴: نخستین کنگره حزب جمهوری اسلامی، تألیف عبدالله جاسبی، تهران ۱۳۷۷ ش.
- حسینی بهشتی، سید محمد، دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن، انتشارات بقعه، چاپ چهارم، ١٣٨٥ش.
- خمینی، روح الله، صحیفه نور، تهران ۱۳۶۱ ش.
- راست قامتان جاودانه تاریخ اسلام، تهران: بنیاد شهید، ۱۳۶۱ ش.
- رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب: تاریخ سیاسی ایران از انقلاب تا جنگ، با مقدمه هاشمی رفسنجانی، تهران ۱۳۷۶ ش.
- سمینار تبیین اندیشههای شهید آیت الله بهشتی (۱۳۷۶: شیراز)، بررسی مبانی فکری آیت الله شهید دکتر بهشتی، تهران ۱۳۷۷ ش.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، تهران ۱۳۵۲ ش.
- مهاجری، مسیح، «ویژگیهای شهید بهشتی»، اطلاعات، ضمیمه،ش ۲۰۷۹۹، ۷ تیر ۱۳۷۵.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، هاشمی رفسنجانی: دوران مبارزه، چاپ محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ ش.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۳: شهید آیت الله دکتر سیدمحمدحسینی بهشتی، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۷ ش.