سالگرد شهادت، یل لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع)، شهید حاج حسین اسکندرلو بعد از شکست بعثی‌ها در جریان عملیات والفجر ۸، ارتش بعث تصمیم گرفت در قالب استراتژی جدیدی به نام دفاع متحرک، به گوشه و کنار مرز‌ها ضربه بزند و به تصرف بخش‌هایی از سرزمین‌های کشورمان اقدام کند. این استراتژی دشمن برآن بود تا از بروز عملیات بزرگی، چون والفجر ۸ در آینده جلوگیری کند. بر همین مبنا اردیبهشت ۱۳۶۵ بعثی‌ها به منطقه فکه یورش بردند. اینجا بود که از لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) درخواست شد به آن منطقه برود و در یک جنگ نابرابر، مقابل چند لشکر زرهی دشمن ایستادگی کند. در جریان این عملیات عاشورایی، دو فرمانده گردان از این لشکر به شهادت رسیدند. شهید حاج‌حسین اسکندرلو فرمانده گردان حضرت علی‌اصغر (ع) یکی از این دو فرمانده گردان بود که روز ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ به شهادت رسید.
او درست در روزی شهید شد که ۲۴ سال قبل در همین روز به دنیا آمده بود. شهید حسین اسکندلو پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از آرمانهای مردم پرداخت و پس از آن به عضویت رسمی سپاه در «گردان ۷» پادگان امام حسین (ع) درآمد. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه ها شد و در سمتهایی چون معاونت گردان حنین، عضو شورای فرماندهی سپاه سر پل‌ذهاب، مسئول بسیج سپاه غرب و فرمانده گردانهای سلمان، زهیر و علی اصغر(ع) به دفاع از میهن اسلامی پرداخت که در این مدت چندین بار نیز مجروح و شیمیایی شد و در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵ درعملیات «سیدالشهدا (ع)» منطقه «فکه» بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش به شهادت رسید…
خبر آمد تعدادی از بچه های گردان المهدی به شهادت رسیدند. تعدادی از قمر بنی هاشم و… خبر شهادت شهید حسینیان فرمانده گردان المهدی هم، رسید. وقتی دشمن بر ما مسلط شد، کار سخت تر شد. بیشتر از نود نفر همان شب به شهادت رسیدند. جانشین حاج حسین اسکندرلو مجروح شد و به عقب آوردندش.
شهید صالح یار از رفقای ما از ناحیة سینه مجروح شد. حاج حسین اسکندرلو، بچه هایی را که مانده بودند، جمع کرد و گفت بچه ها این جا دیگر سلاح کار نمی کند. امشب شب عاشوراست. هرکس می خواهد اباعبدالله را یاری کند، با من بیاد. امشب باید با خون مبارزه کنیم. امشب تکلیف این است.حاج حسین در مقابل دشمن ایستاد. رجز خواند و از خودش گفت. دشمن جهنمی از آتش درست کرده بود، ولی این چیزی از دلاوری فرماندهان ما و حاج حسین کم نمی کرد. این رجزخوانی حسین، به بچه ها روحیه داد. می گفت من فرزند خمینی ام. من سرباز خمینی ام، من سرباز حسین بن علی ام. بچه ها دور حاج حسین جمع شدند و او شروع کرد به سینه زدن؛ چون هیئتی بود و ولایتی بود.
صدای «حسین حسین» و «یازهرا» توی دشت فکه بلند شد. رمل های فکه شاهد حماسه آفرینی بودند. یکی از بچه ها می گفت: حسین گفت: سینه ای که به استقبال گلوله های دشمن می رود، باید باز شود. دکمه های پیرهنش رآ باز کرد و گفت گلوله ها ببارید. اگر با ریختن خون من اسلام احیا می شود، پرچم اسلام استوار می شود، تیرها ببارید.
واقعه کربلا در دشت فکه زنده شد.پیکر حاج حسین روی زمین افتاد. سکوت عجیبی همة فکه را گرفت. حتی دشمن هم سکوت کرد. همه رمل های فکه آمدند دور حسین و خاک فکه باارزش شد.
شادی ارواح مطهر امام و شهدا، صلوات
کتاب فاتحان قله های عاشقی، ناصر کاوه
حاج حسین اسكندرلو شب پیش ازشهادتش درجمع رزمندگان شركت كننده در این عملیات گفته بود: «امشب شب عاشورا است،حفظ انقلاب و این منطقه خون می خواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ كنیم دشمن تا جاده اندیمشك – اهواز پیش خواهند آمد».
نویدشاهد: اردیبهشت سال 65 گردان حضرت علی اصغر(ع) با هدف جلوگیری از پیشروی دشمن بعثی در منطقه شمال فكه وارد عملیاتی با رمزمقدس «یاسیدالشهداء(ع)»شد عملیاتی كه با حضور رزمندگان لشكر10سیدالشهداء(ع) و فرماندهی تاریخی شهید حسین اسكندرلو صحنه ای ماندگار از تاریخ دفاع مقدس را رقم زد.
این عملیات در پی اجرای استراتژی «دفاع غیرمتحرك» عراق به مرحله اجرا درآمد، عراقی ها توانسته بودند در این زمان تا نزدیكی های «فكه» و «تپه سبز» پیشروی كنند كه اگر جلوی عراقی ها گرفته نمی شد می توانستند تا جاده اندیمشك – اهواز هم پیشروی كنند.
نویدشاهد: اردیبهشت سال 65 گردان حضرت علی اصغر(ع) با هدف جلوگیری از پیشروی دشمن بعثی در منطقه شمال فكه وارد عملیاتی با رمزمقدس «یاسیدالشهداء(ع)»شد عملیاتی كه با حضور رزمندگان لشكر10سیدالشهداء(ع) و فرماندهی تاریخی شهید حسین اسكندرلو صحنه ای ماندگار از تاریخ دفاع مقدس را رقم زد.
این عملیات در پی اجرای استراتژی «دفاع غیرمتحرك» عراق به مرحله اجرا درآمد، عراقی ها توانسته بودند در این زمان تا نزدیكی های «فكه» و «تپه سبز» پیشروی كنند كه اگر جلوی عراقی ها گرفته نمی شد می توانستند تا جاده اندیمشك – اهواز هم پیشروی كنند.
عملیات سیدالشهداء(ع) درمنطقه فكه و با استفاده ازتوان عملیاتی لشكر10حضرت سیدالشهداء(ع) و چند گردان خط شكن از جمله گردان های «علی اصغر(ع)»، «المهدی(عج)»، «علی اكبر(ع)»، «زینب(س)» و «قاسم(ع)» انجام شد كه طی اجرا و انجام آن شهداء گرانقدری همچون شهیدحاج حسین اسكندرلو فرمانده گردان حضرت علی اصغر(ع) و شهید حسینیان فرمانده گردان المهدی (عج) حماسه های جاودانی را خلق كردند كه تا ابد مدال افتخاری برای این لشكر خط شكن و عاشورایی است.
دراین عملیات نیروهای شهید حسین اسكندرلو – گردان حضرت علی اصغر(ع) كه در اردوگاه «فرات» در دزفول مستقر بودند به همراه گردان المهدی(عج) زودتر ازدیگر گردان های عمل كننده درگیر نبرد با دشمن شدند به طوری كه در همان ساعت های نخست درگیری تعداد زیادی از تانك های دشمن منهدم و شماری از نیروهای بعثی صدام به درك واصل شدند. در این درگیری ها حدود 97 تن از نیروهای گردان علی اصغر(ع) مظلومانه به شهادت رسیدند.
حاج حسین اسكندرلو شب پیش ازشهادتش درجمع رزمندگان شركت كننده در این عملیات گفته بود: «امشب شب عاشورا است،حفظ انقلاب و این منطقه خون می خواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ كنیم دشمن تا جاده اندیمشك – اهواز پیش خواهند آمد».
این سخنان حماسی حاج حسین، موجب شد بچه های گردان حضرت علی اصغر(ع) هم مردانه بجنگن و هم مردانه مقاومت كنند چرا كه آنان خود را شاگردان مكتب عاشورا می دانستند.
با ادامه نبرد، حاج حسین نیز بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشكا به گردنش در روز تولدش و در گردانی كه نامش با نام طفل شش ماهه امام حسین(ع) بود به شهادت رسید و مزدوران بعثی پیكرحاج حسین اسكندرلو را كه بروی نفربری به عقب حمل می شد را هدف قراردادند كه پیكر این شهید والامقام سپاه اسلام روی نفربرسوخت.
با رفتن حاج حسین فرمانده گردان حضرت علی اكبر(ع) كارها گره خورد، حجم آتش و انبوه نیروهای دشمن بعثی موجب شد كه از كنارهای جاده فكه بچه ها عقب رفته و از پهلو به دشمن بزنند.
این عقب رفتن باعث شد بدن مطهر شهید اسكندرلو و شهدای گردانش و شهدای تخریب از جمله شهید سیدمهدی اعتصامی دهها روز در منطقه درگیری بماند؛ تا اینكه خرداد 65 كه مصادف با ایام ولادت كریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) بود این ابدان مطهر از خاك برداشته شد، اما سایه ای از بدن نازنین آنها روی زمین بود.
حُرم گرما به قول بچه ها روغن بدن ها را كشیده بود به طوری كه وقتی بدن شهید سید مهدی از روی زمین برداشته شد، موهای سر این شهید والامقام روی زمین ماند و بچه ها از محل شهادتش عكس گرفتند.
دراین عملیات شهید سید مهدی اعتصامی، سیدمجتبی زینال الحسینی، اصغر كاظمی، علی دهقان سانیچ، سعید منتظری از جمع همسنگران تخریبچی لشكر 10حضرت سیدالشهداء(ع) در باز گشایی معبر برای عبور رزمندگان اسلام به آسمان پركشیدند.
یاد و نام تمامی رزمندگان، جانبازان و شهدای این عملیات دفاع مقدس برای همیشه در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه باد.
این سخنان حماسی حاج حسین، موجب شد بچه های گردان حضرت علی اصغر(ع) هم مردانه بجنگن و هم مردانه مقاومت كنند چرا كه آنان خود را شاگردان مكتب عاشورا می دانستند.
با ادامه نبرد، حاج حسین نیز بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشكا به گردنش در روز تولدش و در گردانی كه نامش با نام طفل شش ماهه امام حسین(ع) بود به شهادت رسید و مزدوران بعثی پیكرحاج حسین اسكندرلو را كه بروی نفربری به عقب حمل می شد را هدف قراردادند كه پیكر این شهید والامقام سپاه اسلام روی نفربرسوخت.
با رفتن حاج حسین فرمانده گردان حضرت علی اكبر(ع) كارها گره خورد، حجم آتش و انبوه نیروهای دشمن بعثی موجب شد كه از كنارهای جاده فكه بچه ها عقب رفته و از پهلو به دشمن بزنند.
این عقب رفتن باعث شد بدن مطهر شهید اسكندرلو و شهدای گردانش و شهدای تخریب از جمله شهید سیدمهدی اعتصامی دهها روز در منطقه درگیری بماند؛ تا اینكه خرداد 65 كه مصادف با ایام ولادت كریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) بود این ابدان مطهر از خاك برداشته شد، اما سایه ای از بدن نازنین آنها روی زمین بود.
حُرم گرما به قول بچه ها روغن بدن ها را كشیده بود به طوری كه وقتی بدن شهید سید مهدی از روی زمین برداشته شد، موهای سر این شهید والامقام روی زمین ماند و بچه ها از محل شهادتش عكس گرفتند.
دراین عملیات شهید سید مهدی اعتصامی، سیدمجتبی زینال الحسینی، اصغر كاظمی، علی دهقان سانیچ، سعید منتظری از جمع همسنگران تخریبچی لشكر 10حضرت سیدالشهداء(ع) در باز گشایی معبر برای عبور رزمندگان اسلام به آسمان پركشیدند.
یاد و نام تمامی رزمندگان، جانبازان و شهدای این عملیات دفاع مقدس برای همیشه در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه باد.
