ایرانشهدای دفاع مقدس

چرا هفته دفاع مقدس اهمیت ویژه ای دارد؟

به مناسبت هفته دفاع مقدس

با طرح یک سوال از همه هموطنان عزیز به استقبال هفته دفاع مقدس می‌رویم!
 اگر جمهوری اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس شکست می خورد، علاوه بر دادن حدود ۲۰۰ هزار شهید، بیش از ۶۰۰ هزار مجروح و جانباز و سرجمع خسارات مستقیم وارد شده به ایران با ۴۴۰ میلیارد دلار و از همه مهمتر با تجزیه کشور و….، چه بلاهای دیگری بر سر هموطنان ایرانی می آمد!؟
با توجه به بلایی که آمریکا و متحدانش بر سر صدام و ملت مظلوم عراق متحد اصلی خود در منطقه غرب آسیا به بهانه سلاح های کشتار جمعی درآوردند، با خواند متن زیر به درستی خواهید فهمید که در صورت پیروزی دشمن که شرق و غرب آن زمان پشتیبانش بودند و کینه ملت را به دل داشتند، چه بر سر سرزمین، منابع، ناموس و…. ایرانی ها می‌آمد!؟
دولت جنایتکار و مستکبر آمریکا به بهانه سلاح‌های کشتار جمعی عراق و ارتباط صدام با تروریست‌هایی مانند القاعده به عراق لشکرکشی کرد که نتیجه آن، ویرانی زیرساخت‌ها، کشتار غیرنظامیان با سلاح‌های غیرقانونی و برآمدن داعش و چپاول منابع عظیم این کشورشد.
در سال 2003 دولت ایالات متحده آمریکا به ریاست جرج بوش پسر، دو اتهام بین‌المللی را متوجه دولت عراق ساخت:
وجود سلاح‌های کشتار جمعی شیمیایی در عراق و ارتباط دولت این کشور با تروریست‌های القاعده؛ دو اتهامی که هیچ وقت اثبات نشد…
با وجود این سناریوی آمریکایی و همکاری سازمان‌های بین‌المللی آمریکا با برنامه‌ای از پیش طراحی شده، حمله به عراق را در تاریخ 20 مارس 2003 و با شعار «عملیات آزادی عراق» آغاز کرد.
در این حمله غافلگیرانه و گسترده آمریکا با 148000 نیرو، بریتانیا 45000، استرالیا 2000 و لهستان با 194 نیرو مشارکت مستقیم داشتند. علاوه بر این، 29 کشور دیگر از جمله ژاپن، کره، اسپانیا و .. با ارسال کمک‌های لجستیکی به آمریکا کمک می‌کردند.
حضور 60 شرکت پیمانکار امنیتی از آمریکا در عراق اگر چه ژنرال تامی فرنکس، فرمانده عملیات حمله به عراق، آزادسازی منابع صنعتی و چاه‌های نفت به نفع مردم عراق را یکی از اهداف جنگ اعلام کرده بود، ولی بلافاصله پس از تسلط نیروهای نظامی آمریکا و سقوط رژیم صدام، دولت آمریکا با وارد کردن شرکت‌های امنیتی-پیمانکاری، چاه‌های نفت و مراکز صنعتی را به آن‌ها سپرد.
شرکت‌های بدنام و جنایتکاری مانند «بلک واتر» که بعدها فاجعه کشتار غیرنظامیان عراقی در میدان «النُّسور» را رقم زدند.
مافیای رسانه‌ای آمریکا و همپیمانانش در دنیا، همواره تمام تلاش خود را برای پنهان ماندن ابعاد جنایات و کشتار و میزان خسارات در جنگ عراق به کار گرفته است اما در این میان با وجود فعالان بی‌طرف ضد جنگ و حامی حقوق بشر، اطلاعات اندکی از این جنایات افشا شده و رسوایی‌های بزرگی برای آمریکا بوجود آورده است.
آمار کشته‌ها، زخمی‌ها و آوارگان جنگ عراق درباره آمار کشته شدگان مستقیم و غیرمستقیم این جنگ ارقام مختلفی مطرح شده است که معتبرترین آمار مربوط به سازمان انگلیسی (Opinion Research Business) می‌باشد.
مطابق این آمار و تنها تا سال 2007 یعنی 4 سال پس از آغاز جنگ، «یک میلیون و دویست هزار عراقی کشته شدند.» نکته تاسف‌برانگیز آنکه قریب «40 درصد از این کشته‌ها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند.» بحران انسانی در عراق جنگ‌زده مجله مشهور «نشنال جئوگرافیک» هم در سال 2013 یعنی 10 سال پس از آغاز جنگ اعلام کرد؛ بر اثر حمله آمریکا یک میلیون و یکصدهزار عراقی آواره شده و در اردوگاه‌ها به سر می‌برند اما صلیب سرخ آوارگان عراقی را دو میلیون و سیصدهزار نفر تخمین زد.
این آمار در سال 2015 به چهار میلیون و چهارصدهزار آواره رسید.
حاصل عملیاتی که «آزادی عراق» نام داشت تنها در 3 سال آغازین حمله آمریکا، بیش از نیمی از پزشکان عراقی کشور خود را ترک کردند. تا سال 2007 سوءتغذیه کودکان به 28 درصد رسید. گزارش‌های رسمی نشان می‌داد که بیش از 60 درصد از کودکان عراقی دچار مشکلات اعصاب و روان شده‌اند.
آمار تعرضات و تجارت جنسی آمریکا در عراق دردناکترین بخش از خسارت‌های این جنگ نابرابر، آمار خشونت‌ها و تجاوزات جنسی به زنان و کودکان کشور عراق می‌باشد. حوادثی تاسف‌برانگیز که برخی از اسناد و ویدیوهای آن به مرور زمان افشا شد.
گزارش‌های بین‌المللی حاکی از آن است که سالانه بیش از 40 هزار زن عراقی ربوده شده و توسط پیمانکاران آمریکایی به مقصدهای نامعلومی فروخته می‌شدند. دانشگاه بروکسل نیز در گزارشی اعلام کرد بیش از 10 هزار زن عراقی در زندان‌های آمریکایی به سر می‌بردند که به 95 درصد آنان تجاوز شده بود.
یک فعال حقوق زنان می‌گوید وقتی به یکی از فرماندهان بلندپایه آمریکایی آمار وحشتناک تجاوز و تعرض به زنان و کودکان را گوشزد کردم فرمانده آمریکایی گفت: «به‌ سربازان ما حق بدهید، آن‌ها چندین ماه‌ است که‌ از زنان آمریکایی دور هستند و این گونه‌ رفتار نیز کاملاً طبیعی است و اصلا اشکالی ندارد!»
کودکان نیز از رفتارهای وحشیانه آمریکایی در امان نماندند؛ روزنامه گاردین افشا کرد که از آغاز جنگ تا سال 2005 سالانه 150 کودک عراقی ربوده شده و با قیمت‌های مختلفی در بازار سیاه به فروش می‌رسیدند. این آمار پس از سال 2005، 30 درصد افزایش یافت…
آمار خسارت‌های اقتصادی حضور آمریکا در عراق با بررسی خسارت‌های اقتصادی ناشی از این جنگ متجاوزانه که توسط گروه‌های تحقیقاتی بین‌المللی انجام شد، مجموع خسارت‌ها شامل تخریب زیرساخت‌های صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، ایجاد بیماری‌ها به سبب کیفیت نامطلوب آب و حمله با سلاح‌های غیرمجاز خصوصا در استان بصره و جنایت‌هایی از این دست، عدد افسانه‌ای بالغ بر 25 هزار میلیارد دلار بدست می‌آید.
عجیب اینکه علاوه بر این خسارت افسانه‌ای، دادگاه‌های بین‌المللی تحت فشار آمریکا دولت عراق را وادار کردند تا در مقابل خسارت‌های وارده به نیروهای آمریکایی در طول این جنگ، 400 میلیون دلار غرامت به دولت آمریکا بپردازد!
خسارت فراموش‌ نشدنی دیگر دولت آمریکا به عراق، ایجاد داعش در این کشور بود. به اعتراف دونالد ترامپ، دولت آمریکا سازنده اصلی این گروه تروریستی بود و از مدت‌ها قبل به تشکیل و تربیت این نیروها تحت عنوان داعش می‌پرداخته است. از سویی فضای ناامنی که حاصل تجاوز نظامی آمریکا به عراق بود، بستر را برای ظهور این گروه تروریستی فراهم آورد. خسارت‌های ناشی از حملات داعش به زیرساخت‌های عراق و قاچاق نفت و سرقت ذخائر طلای عراق توسط این گروه، بیش از 300 میلیارد تخمین زده شده است. تنها در حوزه کشاورزی، داعش 40 درصد از کشاورزی عراق را بطور کامل نابود ساخت.
این خسارت را بگذارید کنار خسارت 25 هزار میلیارد دلاری تجاوز آمریکا به عراق حجم ویرانی‌های عراق در پی تجاوز آمریکا به این کشور به‌حدی گسترده است که هیچ‌ آمار دقیقی درباره رقم خسارت تحمیل‌ شده به عراق وجود ندارد و پس از هر بررسی بر میزان خسارات آن افزوده می‌شود. با این حال اواسط سال‌گذشته «علی التمیمی»، متخصص حقوق بین‌الملل اعلام کرده بود که آمریکا و بریتانیا زیرساخت‌ها و تاسیسات عراق را تخریب کرده‌اند. او گفت که این دو کشور از سلاح‌هایی که قانون بین‌الملل استفاده آنها را منع کرده است در بصره استفاده کرده‌اند و باعث تاثیر در زایمان‌ها و ژنتیک کودکان و گسترش بیماری‌های سرطانی شده‌اند. این حقوقدان با اشاره به این وضعیت، برآورد خسارت‌های آمریکا به عراق را حدود 25هزار میلیارد دلار تخمین زده است.
کتاب خاطرات دردناک
ناصرکاوه
منابع: صداوسیما
تسنیم
فارس
 

علت گرامی داشتن هفته دفاع مقدس چیست؟

۱-آذربایجان و گرجستان به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال۱۸۱۳ میلادی در زمان فتحعلیشاه قاجار از ایران جدا شد. (حدود ٢٠۵ سال پیش)
۲-منطقه نخجوان و ارمنستان بموجب قرارداد ننگین ترکمنچای درسال ۱۸۲۸ میلادی درزمان فتحعلیشاه از ایران جدا شد. (یعنی حدود ١٩٠ سال پیش)
۳-افغانستان و هرات به موجب معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ میلادی در زمان محمدشاه قاجار از ایران جدا شد. (یعنی حدود ١۶١ سال پیش)
۴-ترکمنستان، ازبکستان و قرقیزستان بموجب قرار داد سال۱۸۸۳ میلادی در زمان ناصرالدین شاه قاجار از ایران جدا شد. (یعنی حدود ١٣٧ سال پیش)
۵-پاکستان و سیستان بموجب قرارداد ننگین حکمیت « ژنرال اسمیت » در زمان حکومت قاجار در دو مرحله که آخرین آن در سال ۱۹۰۵ میلادی از ایران جداشد. (یعنی حدود ١١٣ سال پیش)
۶-مجمع الجزایر بحرین با ۳۳ جزیره ارزشمند در سال ۱۳۵۰ شمسی در زمان محمدرضا شاه پهلوی از ایران جدا شد. (یعنی حدو۴٧سال پیش)
۷-شهر بندری و زیبای فیروزه در شرق دریای مازندران، قبل از انقلاب در زمان محمدرضا پهلوی از ایران جدا شد و به شوروی واگذار گردید.
اما میدانیم که در جنگ تحمیلی مدت ۸ سال با دنیا جنگیدیم، حدود ۱۸۸۰۱۵ نفر شهید دادیم. (در میدان جنگ و هم بمباران شهرها تا روز آتش بس) که ۳۶ هزار نفر از آنان دانش آموز بودند.
حال با افتخار اعلام میکنیم که:
۱-یک وجب از خاک میهن اسلامی را از دست ندادیم.
۲-باعث بیداری کشورهای اسلامی و مظلوم شدیم.
۳-قدرت اسلام و ایران را به ابرقدرت ها نشان دادیم تا دیگر جرأت حمله به ایران را نداشته باشند.
بنا بر این درهر حال و همه زمان‌ها (جهت قدردانی از شهدا و رزمندگان و آزادگان و نیز خانواده صبور آنان و برای الگوسازی وپرورش نسل جوان که نیاز به قهرمانان راستین دارند) لازم است که در نکو داشت هفته دفاع مقدس و یاد شهدا و قدر دانی از رزمندگان و آزادگان وخانواده معظم آنها بکوشیم.
سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم
سلام بر دلاورانی که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم
سلام بر مجاهدانی که به خاک افتاند تا ما به خاک نیفتیم
شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات
هفته دفاع مقدس برملت ایران گرامی باد

لطفا با دقت ببینید و بخوانید.
 این آمار با ما حرف می زند.
 رزمندگان عزیز ! این آمار نیاز به توضیحات و تحلیل شما، برای نسل جوان و نوجوان امروز ایران اسلامی مان دارد.

 آﻣـــﺎﺭهای ﮐــﻠﯽ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ (۸ سال دفاع مقدس)

لطفا با دقت ببینید و بخوانید.
این آمار با ما حرف می زند.
رزمندگان عزیز! این آمار نیاز به توضیحات و تحلیل شما، برای نسل جوان و نوجوان امروز ایران اسلامی مان دارد.

ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۱۳۲۵۵ ﻧﻔــﺮ شهید ﮐﻪ ﺷــﺎﻣﻞ؛
 ۱۵۵۰۸۱ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ،
۱۶۱۵۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺣﻤﻼﺕ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ،
۱۱۸۱۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺣﻮﺍﺩﺙ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ
ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ۹۸۸۹ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۵۵۲۵۹ ﻧﻔﺮ ﻣﺠﺮﺩ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۵۵۹۹۶ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﺄﻫﻞ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۰۵۴ ﻧﻔﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۶۵۵۷۵ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۱۵ ﺗﺎ ۱۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۸۷۱۰۶ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۰ ﺗﺎ ۲۳ ﺳﺎﻟﻪ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۲۷۰۳ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۴ ﺗﺎ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۰۸۱۷ ﻧﻔﺮ ۳۰ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﻩ
ﺳﭙﺎﻩ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۳۱۹۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۱۶۷۳۸ ﻧﻔﺮ
ﺍﺭﺗﺶ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۹۰۸۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۳۶۹۶۵ ﻧﻔﺮ
ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۹۲۶ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۵۶۷۲ ﻧﻔﺮ
ﺷﻐﻞ ﺁﺯﺍﺩ: ۳۱۶۷۴ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ: ۳۲۲۷۵ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ۲۶۰۸ ﻧﻔﺮ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ۲۷۴۲ ﻧﻔﺮ
ﺑﯿﮑﺎﺭ: ۶۱۲۸ ﻧﻔﺮ
ﺩﻭﻟﺘﯽ : ۲۶۲۹۳ ﻧﻔﺮ
ﺑﺴﯿﺞ ﻭﯾﮋﻩ: ۲۳۲۹ ﻧﻔﺮ
ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ : ۳۱۳۶ ﻧﻔﺮ
ﮐﻮﺩﮎ : ۲۹۰۶ ﻧﻔﺮ
ﻏﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ: ۴۵۶۴ ﻧﻔﺮ
ﺟﻤـــﻊ ﮐــﻞ : ۲۱۳۲۵۵ ﻧــﻔﺮ …
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ
۱۳۵۹/۶/۳۱ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ۱۲ ﻟﺸﮕﺮ ﺯﺭﻫﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯿﺰﻩ، ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻭ ۳۶ ﺗﯿﭗ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺯ ۳ ﻣﺤﻮﺭ
‏( ﺟﻨﻮﺑﯽ؛ ﻣﯿﺎﻧﯽ؛ ﺷﻤﺎﻟﯽ‏) ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺟﻨﮕﯽ
۵۴۰۰ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺗﺎﻧﮓ،
۴۰۰ ﻗﺒﻀﻪ ﺗﻮﭖ ﺿﺪﻫﻮﺍﺋﯽ،
۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ،
۴۰۰ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ،
ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮﯾﻦ
ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ‏(۵ / ۱ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ، ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﻮﺩﻩ
ﺍﺳﺖ‏)
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ
۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺰﺭﮒ،
۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﺘﻮﺳﻂ،
۱۲۵ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﮐﻮﭼﮏ،
ﺗﻮﺳﻂ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲۸۸۷ ﺭﻭﺯ ‏( ۹۶ ﻣﺎﻩ‏) ﻭ ۸ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭﻃﻮﻝ ﻧﺒﺮﺩ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ ۱۰۰۰ ﺭﻭﺯ ﻧﺒﺮﺩ ﻓﻌﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ،
۱۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ،
۳۲۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺠﺮﻭﺡ،
۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺁﺯﺍﺩﻩ
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۲۳۶۳ ﻧﻔﺮ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ
۳۹۵۱۴۸ ﮐﺸﺘﻪ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭ ۹۰ ﻫﻠﯿﮑﻮﭘﺘﺮ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﺪﻩ
ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ
۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺯﻫﺮﺍ
۱۱ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
ﻭ ۸ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
۴۵۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ
۲۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﺸﺎﻥ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
۳۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
۲۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺭﺿﺎ
۱۳۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
۵۴۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﺒﺎﺱ
۴۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﮐﺒﺮ
۳۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﺻﻐﺮ
۲۳۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻗﺎﺳﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﻣﻄﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ …
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺍﺯ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ؛
۱۷۱۲۳۵ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ،
۱۶۸۷۰ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﺣﻤﻼﺕ ﻫﻮﺍﺋﯽ ﻭ ﺗﻮﭘﺨﺎﻧﻪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺟﺒﻬﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ…
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
۴۴ ﺩﺭﺻﺪ ﺷﻬﺪﺍ ﺳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ۱۶ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ
۳۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ۲۱ ﺗﺎ ۲۶ ﺳﺎﻝ
۸ ﺩﺭﺻﺪ ۲۶ ﺗﺎ ۳۰ ﺳﺎﻝ
۱۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﺎﻻﯼ ۳۰ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ…
اینها تنها تلنگری است که افتخارافرینان واقعی سرزمینمان را فراموش نکنیم.

کشورهای که به صدام کمک کردند

80 كشور تجهیزكننده صدام در جنگ با ایران

حامیان عراق را می توان در شش محور مورد بررسی قرار داد:

1) حامیان منطقه ای عراق

در سطح منطقه ای، کشورهای عربی منطقه به صورت جداگانه و یا در قالب شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب کمک های مادی و معنوی زیادی را در اختیار عراق قرار دادند. اتحادیه عرب با آغاز جنگ به دو جبهه حامیان ایران و حامیان عراق تقسیم شد. در حالی که اکثر کشورهای عرب به رهبری اردن، عربستان سعودی و مصر از عراق حمایت می کردند، گروهی دیگر از کشورهای عربی یعنی سوریه، لیبی و الجزایر و یمن جنوبی جانب ایران را گرفتند. اتحادیه عرب از زمان آغاز جنگ، به ویژه پس از آزادسازی خرمشهر در نشست های متعددی ضمن محکوم کردن ایران، به حمایت آشکار از عراق مبادرت ورزید و این روند تا پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران و توقف جنگ ادامه داشت. در این میان جبهه پایداری عرب تحت نفوذ سوریه از موضع جمهوری اسلامی ایران در جنگ حمایت کرد و با برگزاری چند اجلاس و صدور بیانیه هایی به حمایت از ایران پرداخت.

شورای همکاری خلیج فارس که حدود هشت ماه پس از آغاز جنگ و زمینگیر شدن نیروهای عراقی با مشارکت کشورهای عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان تشکیل شده بود، مشابه رویه اتحادیه عرب را در پیش گرفت. حجم کمک های مالی شورا به عراق از وام و کمک های بلاعوض، 35 تا 45 میلیارد دلار تخمین زده می شود که عمدتاً توسط عربستان سعودی، قطر و امارات پرداخت شد.

تبدیل بنادر برخی از این کشورها به ویژه کویت به مراکز عمدة ترابری دریایی برای عراق و انتقال اطلاعات جمع آوری شده به وسیله هواپیماهای آواکس در مورد وضعیت نیروهای ایران به عراق، نقش انکارناپذیری در تداوم حیات عراق داشت. مقام های شورای همکاری نیز رسماً به بخشی از این کمک ها اعتراف کرده اند، به طوریکه در اجلاس سران شورای همکاری در نوامبر 1983 در دوحه، حاکم بحرین رقم کمک ها را چهل میلیارد دلار ذکر کرد و گفت که این غیر از کمک های لجستیکی و تدارکاتی به عراق بود.

اعضای شورای همکاری خلیج فارس برای کمک به عراق، با سیاست های نفتی ایران در زمینه افزایش قیمت نفت با کاهش تولید مخالفت کردند و میزان تولید خود را خارج از ضوابط اوپک با هدف کاهش قیمت نفت و به ضرر ایران افزایش دادند. آنان از چاه های نفت مشترک، به حساب عراق نفت استخراج کردند و فروختند و امکانات مختلف ترابری، بندری، لجستیکی، اطلاعاتی و سرزمینی  مثل اجاره جزیره بوبیان کویت  را در اختیار عراق گذاشتند.

علاوه بر این، مصر تامین کننده سلاح های ساخت روسیه برای عراق بود، اردن بندر عقبه را در اختیار عراق قرار داد که به منزله ارتباط مواصلاتی برای عراق برای تامین تدارکات بود. سودان نیز نیروهای داوطلب نظامی در اختیار عراق قرار داد.

سازمان کنفرانس اسلامی در طول جنگ هشت ساله، سه اجلاس در سطح سران و چهارده اجلاس در سطح وزرای امور خارجه برگزار کرد. این سازمان در آغاز جنگ کمیته حسن نیت را که کمیته صلح اسلامی نیز نامیده می شد، تشکیل داد و در طول جنگ در مقر سازمان در «جدّه» مجموعاً نُه دور مذاکره و نشست را برگزار کرد. سازمان در ابتدای جنگ بر آتش بس فوری تاکید داشت که متضمن تثبیت تجاوزات عراق بود، اما بعد از اصرار ایران به عقب نشینی نیروهای عراقی به مرزهای بین المللی، طرح هایی را به منظور عقب نشینی نیروها صادر کرد.

واقعیت مسئله این بود که هیچ یک از کشورهای عربی از نیّات صدام اطلاع نداشتند و اسیر تبلیغات بسیار زیاد عراق و ناسیونالیسم عربی شدند. حوادث بعدی، به ویژه حمله عراق به کویت نشان داد که اعضای این شورا چقدر در شناخت ماهیت مسائل منطقه، به ویژه شناخت صدام دچار اشتباه بودند.

حضرت امام در بیانات متعددی خطاب به سران کشورهای عربی منطقه ضمن اشاره به ماهیت رژیم بعث نسبت به عواقب حمایت از عراق هشدار دادند و حمله عراق به این کشورها را پیش بینی کردند، «بدانید که اگر صدام نجات پیدا کند و قدرت را به دست بگیرد، آدمی نیست که قدرشناسی از امثال شما بکند. آدمی است که جنون بزرگ بینی دارد و با این جنون، با شما هم که با او همراهی کردید به جنگ بر می خیزد اگر قدرت داشته باشد، شما را تباه خواهد کرد.»

2) حامیان اروپایی عراق

موضع قدرت های بزرگ نیز حمایت از عراق بود. عمده ترین نگرانی و دلیل حمایت کشورهای اروپایی از جمله انگلیس، آلمان و فرانسه از عراق، تهدید منافع غرب توسط انقلاب ایران و ایجاد مانع بر سر راه صدور نفت ارزان به غرب بود.

حمایت های سیاسی انگلیس، تسلیحات صنایع هوایی فرانسه و سلاح های شیمیایی آلمان از جمله حمایت هایی بودند که عراق به پشتوانه آنها جنگ را شروع کرد و ادامه داد.

آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس در سازمان ملل متحد در مورد تمایل آن زمانِ شورای امنیت در محافل خصوصی ادعا کرد که در شورای امنیت هیچ کسی شک نداشت که عراق دست به یک تهاجم گسترده در عمق خاک ایران زده است، ولی هیچ کسی مایل نبود ایرانِ انقلابی، این برهم زننده وضع موجود در منطقه و زیرپا گذارنده حقوق و عرف بین المللی، پیروز شود. فرانسه از دیگر حامیان عراق 4/7 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم بغداد قرار داد که دست کم هفت میلیارد دلار از مجموع این معاملات به صورت وام و اعتبارات بود.

3) حامیان ابرقدرت عراق

جنگ تحمیلی در شرایطی به وقوع پیوست که نظام دو قطبی بر نظام بین الملل حاکم بود و موضع آمریکا و شوروی نیز بر حمایت از عراق استوار بود. در چنین شرایطی انقلاب اسلامی با طرح شعار نه شرقی و نه غربی طبیعتاً نمی توانست برای پیشبرد اهداف خود به یکی از این ابرقدرت ها نزدیک شود، زیرا چنین اقدامی با شعار راهبردی نه شرقی و نه غربی در تناقض بود.

اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک ابرقدرت با عراق پیمان اتحاد و دوستی و به ویژه از نظر تامین تسلیحات ارتش و حضور کارشناسان نظامی نفوذ قابل توجهی در عراق داشت. ارتش عراق با تسلیحات روسی تجهیز شده بود و شکست عراق به منزله شکست تسلیحات روسی در برابر تسلیحات غربی بود. محکوم کردن اشغال افغانستان توسط شوروی، ممانعت از فعالیت حزب توده به جرم جاسوسی از سوی ایران به تشدید حمایت شوروی از عراق منجر شد. بعد از پیروزی ایران در شلمچه، اتحاد جماهیر شوروی بیش از پیش بر کمک های تسلیحاتی خود به عراق افزود.

در بهمن 1366/ ژانویه 1987 رئیس هیئت شوروی در سازمان ملل اعلام کرد که کشورش فعالانه عراق را تقویت می کند. وی طی مصاحبه ای گفت: «تا زمانی که ایران معتقد باشد می تواند از طریق نظامی بر عراق چیره شود، مسکو روش خود را تغییر نخواهد داد و هیچ گونه تردیدی برای تامین اسلحه عراق به خود راه نمی دهد. » همچنین مسئول سیاسی امور خاورمیانه در حزب کمونیست شوروی اظهار داشت: «شوروی ارسال سلاح به عراق را به خاطر بازگرداندن موازنه نظامی و سیاسی میان ایران و عراق از سرگرفت. ایرانیان امیدهای زیادی به برتری قدرت نیروی انسانی خود دارند و ممکن است این برتری به توازن نظامی اخلال وارد آورد. از این رو شوروی ارسال سلاح به عراق را آغاز کرد.»

عراق خیالش از بابت موضع امریکا نیز راحت بود. سیاست آمریکا را می توان در سه مرحله، شروع جنگ، تداوم جنگ و فشار بر ایران برای اتمام جنگ بررسی کرد. اگرچه ایالات متحده با آغاز جنگ در شهریور 59، بی طرفی خود را اعلام کرد، اما بر اساس شواهد متعددی، نقش آمریکایی ها در شروع جنگ و پس از عملیات های موسوم به کودتا در ایران قابل اثبات است. برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، برای زمینه سازی و اطلاع از وضع عراق برای شروع جنگ، سفرهای محرمانه مکرری به بغداد کرد و عمداً این تلقی را در صدام به وجود آورد که آمریکا در مورد تهاجم عراق به ایران به او چراغ سبز داده است. همچنین عراقی ها اطلاعاتی را در مورد اوضاع دفاعی آشفته ایران دریافت کردند که توسط آمریکا و از طریق دولت سعودی به آنها داده شده بود.

فهرست کمک های آمریکا به عراق موضوع پنهانی نیست و شامل حمایت نظامی: ارسال سلاح به عراق و جلوگیری از ارسال تجهیزات جنگی به ایران، حمایت مالی: تلاش برای تأمین نیازهای مالی عراق از طریق شرکت های آمریکایی، حمایت اطلاعاتی: قرار دادن اطلاعات نظامی مورد نیاز عراق از ایران و حمایت سیاسی: حمایت از عراق در سازمان های بین المللی و محکومیت ایران در این سازمان ها می شود.

لازم به ذکر است پس از قضیه مک فارلین، به علت جبران وجهه تخریب شده آمریکایی ها در بین کشورهای منطقه، میزان حمایت آمریکا از عراق افزایش یافت.

در مورد اتمام جنگ، آمریکایی ها با هدف جلوگیری از پیروزی ایران به حمایت مستقیم از عراق پرداختند. از جمله اقدامات آمریکا می توان به حمله به فلات قاره ایران، کمک اطلاعاتی به عراق در عملیات بازپس گیری فاو، شلیک به هواپیمای ایرباس ایرانی و هدف قرار دادن دو ناو ایرانی و تهدید ایران به بکارگیری سلاح هسته ای نام برد.

«گری سیک» عضو شورای امنیت ملی دولت امریکا در دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر علت حمایت از عراق را به این شرح توضیح می دهد: «پس از واقعه گروگانگیری در تهران، دیدگاه بسیار غالبی در امریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی (مشاور امنیت ملی رییس جمهور) وجود داشت که ایران را باید به طور همه جانبه تنبیه کرد. بیانیه های عمومی که او صادر می کرد، بر این مضمون تاکید داشتند که امریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمی بیند.»

4) انفعال سازمان های بین المللی در جنگ

نهادهای بین المللی از جمله سازمان های بین المللی و شواری امنیت نیز متاثر از حضور قدرت های بزرگ تلاش چندانی برای خاتمه جنگ و همچنین معرفی شروع کننده جنگ انجام نمی دادند. جمهوری اسلامی ایران نفس وجود چنین سازمان هایی را بیشتر در راستای حفظ منافع قدرت های بزرگ و ابزار دست آنها می دانست، به همین دلیل و به ویژه در سال های اولیه جنگ تلاش های نتیجه بخش چندانی برای استفاده از ظرفیت آنها صورت نگرفت؛ اما عدم شناسایی متجاوز و شروع کننده جنگ از طرف این سازمان ها، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در راستای بهره گیری از ظرفیت این سازمان ها با تردید روبه رو ساخت.

در 48 ساعت اول شروع جنگ، «کورت والدهایم» دبیر کل وقت سازمان ملل تنها خواهان خویشتنداری و مذاکره برای حل اختلاف شد. در اول مهر 1359 شورای امنیت به مدت 5 ساعت پشت درهای بسته به مشاوره پرداخت که نتیجه آن چیزی نبود جز یک بیانیه اطلاعاتی محض از سوی رئیس وقت شورا که بیانگر نگرانی اعضای شورا بود و به طور مبهم از ایران و عراق می خواست که اختلافاتشان را از راه های مسالمت آمیز حل کنند.

نخستین قطعنامه، یعنی قطعنامه 479 که در تاریخ 6/ 7/ 1359، تهاجم گسترده عراق به ایران را صرفاً وضعیت بین ایران و عراق خواند و با بی تفاوتی از ایران که هدف تجاوز وقیحانه قرار گرفته بود، از طرفین خواست تا بلافاصله از کاربرد بیشتر زور خودداری کنند. این شورا از عراق نخواست که نیروهای خود را از خاک ایران بیرون ببرد.

طبیعی بود که ایران واکنش مثبتی به این قطعنامه نشان ندهد. ایران دومین قطعنامه، یعنی قطعنامه 514 به تاریخ 21 /4/ 1361 را به علت عدم تحقق خواسته های خود و عدم معرفی متجاوز نپذیرفت. قطعنامه سوم، قطعنامه 522 بود که در پی حملات موفقیت آمیز ایران در سال 61 در 12/ 7/ 1361 صادر شد. عراق به دلیل شکست های نظامی خود از ایران این قطعنامه را پذیرفت، ولی جمهوری اسلامی ایران قطعنامه را نپذیرفت و عراق هم حمله به تاسیسات مسکونی را آغاز کرد. تا پذیرش قطعنامه 598، قطعنامه های 540 به تاریخ 9/ 8/ 1362، قطعنامه 552 به تاریخ 11/ 3/ 1363 که به خاطر شکایت کشورهای حاشیه خلیج فارس از ایران به دلیل حمله به کشتی های بازرگانی صادر شده بود، قطعنامه 582 در تاریخ 5/ 12 /1364و قطعنامه 588 در تاریخ 16/ 7/ 1365 صادر شده بودند.

جنبش عدم تعهد نیز از همان روزهای نخستین جنگ با تشکیل کمیته حسن نیت و برگزاری اجلاس های متعدد در سطوح سران و وزرای امورخارجه بر حل و فصل مسالمت آمیز جنگ تاکید کرد. اما این تلاش ها در طول جنگ به دلایلی از جمله ساختار، اهداف، اصول اولیه و تشکیلات جنبش و از سوی دیگر به دلیل عملکرد ضعیف و پراکندگی و اتفاق نظر نداشتن اعضای جنبش عدم تعهد و از همه مهم تر به خاطر دنباله روی از شورای امنیت سازمان ملل متحد و نفوذ قدرت های بزرگ در جنبش، با موفقیت همراه نشد.

با مروری بر نقش سازمان های بین المللی و منطقه ای، این واقعیت آشکار می شود که این سازمان ها در خصوص اتمام جنگ بین ایران و عراق تلاش بی طرفانه ای انجام ندادند و همین مسئله، بی اعتمادی ایران نسبت به این مجامع را به طور چشمگیری افزایش داد.

5) جریان های سلطنت طلب، منافقین و ضد انقلاب

به فهرست حامیان عراق باید سازمان های تروریستی از قبیل سازمان مجاهدین خلق، جریان های سلطنت طلب و برخی از گروه های قومی تجزبه طلب را اضافه کرد که به عنوان ابزاری برای تحقق سیاست های صدام در ایران تلاش می کردند. برای مثال نیروهای نظامی سازمان مجاهدین خلق پس از ورود رجوی به عراق در سال 1365، با حمایت و پشتیبانی ارتش عراق در مناطقی مانند سردشت، دهلران، مریوان، سرپل ذهاب، جنوب بانه و ارتفاعات کرمانشاه و در طول نوار مرزی ایران، عملیات های مختلفی را اجرا کردند. در این عملیات ها تلفات جانی و تسلیحاتی به برخی یگان ها و پایگاه های پراکنده نیروهای نظامی ایران وارد شد.

حزب دموکرات کردستان نیز ابزار دیگری در اختیار رژیم بعث بود تا از این طریق به دولت ایران ضربه بزند. قاسملو دبیر کل حزب دموکرات کردستان در مرداد 1359 در پاسخ به این سئوال خبرنگار بی. بی. سی که، «آیا فکر نمی کنید شما با رژیم عراق به هر حال رابطه دارید و این در طرز فکر کردها نسبت به شما اثر می گذارد؟» پاسخ می داد، «رابطه ما با دولت عراق بسیار روشن است، ما الان علیه دشمن مشترک می جنگیم.»

جریان سلطنت طلب را باید از دیگر حامیان صدام دانست. فرح پهلوی در خاطرات خود می نویسد، «شاپورخان (شاپور ریپورتر، عامل اطلاعاتی انگلیسی ها و دوست نزدیک شاه) اگرچه نتوانست اجازه اقامت همسر فقیدم را در انگلستان کسب کند، اما سپهبد سعید رضوانی را با یک میلیون پوند پول نقد نزد ارتشبد بهرام آریانا فرستاد تا آنها در مرزهای غربی ایران اقدام به تشکیل کانون های مقاومت کنند».

بدین ترتیب، آریانا با یک میلیون دلار اعتباری که سِر شاپور ریپورتر در اختیار او گذاشت، در رأس یکی از نخستین گروه های سلطنت طلبی قرار گرفت که هدفشان خرابکاری های مسلحانه در مرزهای شمال غربی ایران بود. آریانا نخست با حمایت رژیم عراق، مرکز فعالیت خود را در جنوب شرقی کرکوک قرار داد و به همراه افرادی چون سردار جاف، دکتر حسن جاف و سروان مختاری، برای آموزش نظامی ضدانقلابیون، اردوگاهی را تأسیس کرد.

در حالی که ایران درگیر یک انقلاب اجتماعی شده، ساختار نو هنوز به خوبی تثبیت نشده بود و کشور توان نظامی و ساختار سازمانی خود را از دست داده و درگیر سرکوب ضدانقلاب بود، عراق خود را برای جنگ با ایران آماده می کرد. صدام به خوبی می دانست که اثرات انقلاب ایران در کشوری که شیعیان اکثریت جمعیت آن را شکل می دهند، مهار نخواهد شد، لذا ابتدا به سرکوب مخالفین داخلی پرداخت تا از بابت مسائل داخلی دغدغه و نگرانی نداشته باشد.

با اعلام حمایت مطلق آیت الله سید محمدباقر صدر از انقلاب ایران، صدام او و خواهرش بنت الهدی صدر را در 19 فروردین 1359 به شهادت رساند. کردها به عنوان دومین اقلیت قومی در این کشور نیز سرنوشتی مشابه شیعیان پیدا کردند و صدام توانست کردهای شمال عراق را نیز سرکوب کند.

اگر چه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با ادعاهای سرزمینی و احیای غرور ملی  عربی حزب بعث پیوند خورده بود، اما در سطح وسیع تر برنامه ای برای جلوگیری از گسترش انقلاب و در صورت امکان سرنگونی رژیم انقلابی ایران بود. مروری بر نقش کشورهای عربی منطقه، قدرت های جهانی و ابرقدرت های شرق و غرب نشان می دهد که هرگاه نیروهای ایرانی در جبهه های جنگ وضعیت بهتری پیدا می کردند، میزان حمایت آنها از عراق بیشتر می شد که بیانگر حمایت بی دریغ آنها از عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی است.

عظمت مقاومت یک ملت

 گوشه‌هایی از کمک‌های فراوان قدرت‌ها به صدام در جنگ تحمیلی به روایت رهبر انقلاب اسلامی
 رهبر معظم انقلاب اسلامی: اگر با این زاویه که «مهاجم‌ها چه کسی بودند» به قضیّه نگاه کنیم، عظمت و اهمّیّت دفاع مقدّس روشن خواهد شد. قضیّه این بود که همه‌ی قدرتهای مطرح آن روز دنیا شدند یک جبهه و در این حمله‌ی به ما، حمله‌ی به جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، سهیم شدند… در یک چنین نبردی، در یک چنین رویارویی‌ای ملّت ایران توانست روی سکّوی پیروزی بِایستد و با شکوه خودش را به دنیا نشان بدهد؛ عظمت این است.
سرلشکر باقری: 34 کشور دنیا در جنگ 8ساله به صدام کمک نظامی کردند.
دفاع مقدس جنگی بود که به نا حق بر ملتی که تازه انقلاب کرده بود تحمیل شد، ملتی که مشغول سروسامان دادن به امور خود بود و هیچ گونه ادعای ارضی و مرزی به کشور عراق و همسایگان خود نداشت و ندارد و در طرف دیگر  صدام و حزب بعثی قرار داشت که با احساس اینکه ایران توان نظامی ندارد یک پیمان بین الملی را پاره و در 26 شهریور 59 در یک یاداشت به سفارت ما خروج خود را از معاهده اعلام کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا